جستجو
ورود کاربران
2 - انکار
موضوع ها : الاهیات‌شیعه

کلیدواژه ها : محمدحسین‌قدوسی - علامه - طباطبایی - میراث

علّامه ۹۱

علّامهٔ ۹۱ جلسات کاملاً ناباورانه‌ای بود که شکل گرفت. مثلاً پروژه‌ی سایت علّامه بود، ولی سر سفره‌ی علّامه غذاهایی بود که اصلاً نمی‌دانستیم این غذاها هم در عالم هست. و هر جلسه شگفت‌انگیزتر از جلسه‌ی قبل عرضه می‌شد. در کلّ، دو سال و نیم طول کشید و به مرور که از قدرت و تأثیرش کم می‌شد (و نمی‌فهمیدیم چرا و چه‌طور؟!)، از اعضاء اصلی هم کم می‌شد. تا جایی که دیدیم (البته دیدند، چون من هم نبودم) دیگر جلسات فائده ندارد و علّامه ۹۱ پرونده‌اش بسته شد. مقدّمه: تقریباً ده سال بود که در باشگاه اندیشه تلاش کرده بودیم سایتی برای علّامه راه‌اندازی کنیم. پروژه‌ی تأسیس و راه‌اندازی یک سایت اینترنتی برای علّامه طباطبائی به عنوان مرجعی که در دست‌رس دوست‌داران، علاقه‌مندان و پژوهش‌گران قرار بگیرد. و این تلاش ده‌ساله همواره ناکام مانده بود. در سال ۱۳۹۱ مهم‌تر از این که این کار به انجام برسد، این سؤال بود که چرا راه‌اندازی چنین سایتی باید این‌همه نشدنی باشد؟! علّامه طباطبائی همواره پرده‌هایی را عرضه می‌کرد که خود را بزرگ‌تر از تعریف ما نشان می‌داد. از یک سو دانش‌مندی بود با چندین کتاب چاپ‌شده‌ی قابل مراجعه. از یک سو تنوّع زیادی در شاگردان‌اش وجود داشت. از یک سو نمی‌شد خاطرات شفاهی را در رابطه با او نادیده گرفت و بی‌اعتنا عبور کرد. گاهی گفته‌ها و خاطرات شفاهی دریچه‌های غریبی از او را عرضه می‌کرد. رابطه‌ی او و قرارگیری او در خیل شاگردان سیّدعلی قاضی... مردی که حوزه‌ی نجف با اصرار او را نادیده می‌گرفت و گویا هم‌چنان این اصرار به‌قوّت خود باقی است. از سویی طباطبائی هیچ‌گاه نه از حوزه‌ی علمیّه خارج می‌شود و نه از کسوت روحانیّت! گاهی در پژوهش‌ها به عرض و طول یک مکتب گسترش پیدا می‌کرد و گاهی در گوشه‌ی یک اتاق کوچک و قدیمی به عنوان دانش‌مندی که صد سال دیگر می‌توان وی را شناخت. حاصل کلام، این که علّامه طباطبائی دائماً پرده‌های نمایش را عوض می‌کرد و دائماً خود را فراتر از ما و پژوهش‌مان نشان می‌داد. سال ۱۳۹۱ به‌وضوح می‌شد حسّ کرد که او حتّی سی‌سال پس از مرگ‌اش یک «اجرا» است. پرفورمنسی که باید به نظاره‌اش نشست. باید فرصت داد تا او نمایش‌اش را اجرا کند. او خود را دست‌نیافتنی نشان می‌داد و از پژوهنده‌اش «تسلیم» را طلب می‌کرد. پس اجازه دادیم تا در آن سال، سال ۱۳۹۱، او به اجرا دربیاید! با این سؤال که اگر علّامه طباطبائی سال ۱۳۹۱ حضور داشت، چه‌گونه می‌اندیشید؟ چه می‌گفت؟ چه می‌کرد؟ پس به جای علّامه در «خوانش مکتوب یا تاریخی و یا کتابی او»، «میراث ماندگار علّامه و مدرسه‌ی فکری و سلوکی او» به «میدانی زنده و فعّال از پرسش‌گران» دعوت شد تا شعله‌های معرفت و پرسش و خوانش برافروخته گردد و شد آن‌چه به نام علّامه سیّدمحمّدحسین طباطبائی «می‌باید می‌شد...». جلسات بدون فکر قبلی، بدون برنامه‌ی قبلی آغاز می‌شد تا ببینیم علّامه‌ی سال ۹۱ چیزی برای گفتن دارد یا خیر.     

تاریخ : 1391-10-26

سلسله جلسات
وسع
تصمیم‌گیری‌ها
آگاهی جسدی . انواع تمرکز
افق نامتناهی
کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب این سایت تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر است.
با ما در شبکه های اجتماعی