جستجو
ورود کاربران
لیست سری جلسه ها
عنوان سری جلسه تاریخ شروع توضیحات (کوتاه) لینک سری جلسه
نگارش برای انتخاب 1403-02-18 وَ ما تِلكَ بِيَمينِكَ يا مُوسىٰ. قالَ هِيَ عَصايَ أَتَوَكَّأُ مشاهده (33)
رسالهٔ عملیّه (۵) 1403-02-15 دورهٔ پنجم رسالهٔ عملیّه مشاهده (35)
استماع و تکلیم با قرآن 1403-02-03 وَ كَلَّمَ اللهُ مُوسىٰ تَكليماً: و خداوند با موسی سخن مشاهده (43)
مخاطبه با قرآن (رمضان ۱۴۴۵ قمری) 1402-12-22 فَاسْتَمِع لِما يُوحٰى‌ (طه: ۱۳) مشاهده (29)
رسالۀ عملیّه (۴) 1402-06-18 دورۀ چهارم رسالۀ عملیّه مشاهده (32)
مخاطبه با قرآن (رمضان ۱۴۴۴ قمری) 1402-01-03 مخاطبه با قرآن مشاهده (30)
زندگی با قرآن 1401-03-16 قرآن همه‌‌ی عالم است؛ با تمام اشیاء و حوادث و مشاهده (79)
حکمت نامتناهی 1400-09-01 جست‌وجو و نگرانی لایزال انسان در دیالوگ با آفاق بی‌کران مشاهده (130)
رسالهٔ عملیّه (۳) 1400-03-15 دورهٔ سوم رسالهٔ عملیّه مشاهده (108)
نگارش برای عمل 1400-01-28 دورهٔ چهارم «نگارش به مثابهٔ تأدیب و سلوک دینی» مشاهده (6)
نگارش به مثابهٔ سلوک (۳) 1400-01-24 دورهٔ سوم «نگارش به مثابهٔ سلوک و تأدیب دینی» مشاهده (36)
خانۀ پدری 1399-05-10 جمعه‌ها صبح - مواجهه با حکمت‌های نهج‌البلاغه مشاهده (205)
معرفت انتخاب 1399-03-19 محتوای این سلسله‌جلسات به مبحث «معرفت انتخاب» اختصاص داده شده مشاهده (32)
رسالۀ عملیّه (۲) 1398-10-07 دورۀ دوم رسالۀ عملیّه مشاهده (94)
زندگی به مثابهٔ نگارش 1398-08-14 دورهٔ دوم «نگارش به مثابهٔ سلوک و تأدیب دینی» مشاهده (11)
رسالهٔ عملیّه (۱) 1396-02-13 دورهٔ یکم رسالهٔ عملیّه مشاهده (71)
قهر و آشتی با دین 1395-08-16 در حلقه‌های «قهر و آشتی با دین» به دنبال چیست‌ایم؟ مشاهده (0)
نگارش به مثابهٔ سلوک (۱) 1394-08-05 آیا نوشتن، عملی است خنثی که فقط به خدمت ثبت مشاهده (170)
علّامه ۹۱ 1391-10-26 علّامهٔ ۹۱ جلسات کاملاً ناباورانه‌ای بود که شکل گرفت. مثلاً مشاهده (0)
عنوان : نگارش برای انتخاب
تاریخ شروع : 1403-02-18

توضیحات : وَ ما تِلكَ بِيَمينِكَ يا مُوسىٰ. قالَ هِيَ عَصايَ أَتَوَكَّأُ عَلَيها وَ أَهُشُّ بِها عَلىٰ غَنَمي وَ لِيَ فيها مَآرِبُ أُخرىٰ. قالَ أَلقِها يا مُوسىٰ. فَأَلقاها فَإِذا هِيَ حَيَّةٌ تَسعىٰ. قالَ خُذها وَ لاتَخَف سَنُعيدُها سيرَتَهَا الْأُولىٰ: و چيست آن‌چه به دست راست توست، اى موسى‌؟ گفت: اين چوب‌دست من است. بر آن تكيه كنم و با آن بر گوسپندان‌ام برگ از درخت ريزم. در آن نيازهاى ديگرى‌ام نيز هست. گفت: بيفكن‌اش، اى موسى! پس بيفكند. ناگهان مارى شد كه مى‌شتافت. گفت: آن را برگير و مترس. او را بر سان نخست‌اش بازگردانيم (طه: ۱۷-۲۱، برگردان: ابوالقاسم امامی).

عنوان : رسالهٔ عملیّه (۵)
تاریخ شروع : 1403-02-15

توضیحات : دورهٔ پنجم رسالهٔ عملیّه

عنوان : استماع و تکلیم با قرآن
تاریخ شروع : 1403-02-03

توضیحات : وَ كَلَّمَ اللهُ مُوسىٰ تَكليماً: و خداوند با موسی سخن گفت؛ چه سخن‌گفتنی! اگرچه «تکلیم» مقام خاص حضرت موسی کلیم‌الله است، اما آیا با کلام خداوندی که بر جان و روح ما می‌نشیند، جواب و پاسخی شایسته از درون انسان نمی‌جوشد؟ «تکلیم» و «گفت‌وشنود» اگرچه به شکل کامل آن برای اولیای الهی رخ می‌دهد، اما قلب و روح ما در تشعشعی که از کلام الهی جذب می‌کند، پیوسته از درون خود با تمامی وجود و ظرفیت به تکلم می‌پردازد و این کلام و «تکلیم» گرچه از طرف ما با ظرفیت معرفتی محدود و ناقص و با هزاران خطا و اشتباه صورت می‌گیرد، اما جذبه و اقتدار کلام الهی اجازهٔ انحراف و خطا به آن نمی‌دهد و ما را پیوسته و پیوسته به «تکلیم»ِ بالاتر و کامل‌تر رهنمون می‌کند؛ و ما می‌توانیم امیدوار باشیم که از طریق این تکلیم با حضرت حق ارتباطی کامل‌تر و نزدیک‌تر پیدا کنیم و از دریای ظلمانی جهل و غفلت به سوی قله‌های نوری که در پس آن نور است (نور علی نور)، حرکت کنیم. پس چرا باید از چنین شاه‌راهی که به سوی تکلیم هموار است، از استماع آیات الهی غفلت کنیم: وَ إِذا قُرِئَ القُرآنُ فَاسْتَمِعوا لَهُ وَ أَنصِتوا لَعَلَّكُم تُرحَمونَ؛ پس چون قرآن را می‌شنوید، جان خود را برای شنیدن و توجه‌کردن به آن آماده کنید، ای بسا که رحمت و هدایت الهی شما را فرا گیرد. تذکرات: ۱. هنگام قرائت قرآن نهایت توجه و تمرکز خود را به کار گیرید و مقدمات آن را از قبل آماده کنید. ۲. هم‌زمان با شنیدن آیات، توجه به خویشتن را به صورت کامل مراقبت کرده و هرگز از خود و احوال خود غافل نشوید. ۳. در توجه به خویشتن سعی کنید از هر نوع افکار روزمره و مشکلات و حوادث و چیزهای شبیه به آن خودداری کرده و توجه خود را به ذات خویش، بدون هیچ اضافه و مازادی، معطوف دارید. ۴. سؤالات و نیازها و مشکلات و هر آن‌چه که مربوط به زندگی روحی و حرکتی انسان است، به صورت خودجوش بر انسان هجوم می‌آورد و اگر انسان به آن توجه نکند، چه‌بسا جواب‌ها و آگاهی‌ها و افکار ارزشمندی به همان صورت خودجوش برای انسان فراهم شود. راه درست این است که تا انتهای استماع قرآن هم‌چنان به آن بی‌اعتنا باشید: نه با آن مبارزه کنید و نه به آن اعتنا کنید. این باعث خواهد شد که افکار ارزش‌مند، بیشتر و بیشتر از درون انسان بجوشد. اگر در میانهٔ استماع قرآن به این افکار توجه کنید، در همان نقطه متوقف خواهد شد. بناء بر این، پس از پایان استماع و تمرکز و تأمل و سکوت می‌توانید این افکار را یادداشت نمایید. ۵. توجه داشته باشید که هر برداشت و مشاهده‌ای تنها در صورتی اعتبار دارد که با عقل صریح و روشن موافقت داشته باشد. بناء بر این، احساسات برآمده از زندگی روزمره، حب‌وبغض‌های رایج، افکار و مشاهدات داستان‌گونه و تخیلی، کلمات و جملاتی که معنای اندکی دارد و هم‌چون خواب‌های عادی انسان است و هر چیزی که معارف ارزش‌مند عقلانی در آن نباشد، نه تنها قابل اعتنا نیست، بل‌که مانع انسان بوده و از خواطر بی‌ارزش یا شیطانی است. بناء بر این، نباید به آن اعتنایی شود و اشتراک‌گذاشتن و حتی توجه به آن باعث اختلال روحی و فکری فرد و جمع شده و باید از آن خودداری کرد. آن‌چه در «استماع و تکلیم» برای انسان روشن می‌شود، باید ارزش والای معرفتی و عقلی داشته و با عقل صریح و روشن قابل محاسبه باشد. ۶. بر خلاف برنامهٔ «مخاطبه با قرآن» قرائت قرآن در این‌جا به صورت تحقیق (یا مجلسی) خواهد بود و زمان آن کوتاه و بین ۵ تا ۷ دقیقه است. مدت سکوت پس از آن نیز تنها ۵ دقیقه خواهد بود و بعد از آن افراد می‌توانند تجربیات خود را به اشتراک بگذارند. ۷. اگر برای صحبت و مطلب شفاهی بعد از انتهای جلسه می‌آیید، از آمدن خودداری کنید! تنها در صورتی بیایید که برای استماع قرآن و رسیدن به تجربهٔ «تکلیم» حاضر می‌شوید. در عین حال که ممکن است هیچ صحبت شفاهی هم گفته نشود! هیچ برنامهٔ قطعیِ قبلی غیر از استماع قرآن وجود ندارد و آن‌چه که در جلسه روی می‌دهد، بستگی به تجربهٔ عملی اعضاء دارد و هر کسی برای خود باید تصمیم بگیرد. ۸. فردا، دوشنبه، سوم اردیبهشت، ساعت ۵:۳۰ بامداد، اولین جلسه خواهد بود. همه چیز در حال آزمودن است و برنامه پس از این از طریق آزمون و خطا مشخص می‌شود.

عنوان : مخاطبه با قرآن (رمضان ۱۴۴۵ قمری)
تاریخ شروع : 1402-12-22

توضیحات : فَاسْتَمِع لِما يُوحٰى‌ (طه: ۱۳)

عنوان : رسالۀ عملیّه (۴)
تاریخ شروع : 1402-06-18

توضیحات : دورۀ چهارم رسالۀ عملیّه

عنوان : مخاطبه با قرآن (رمضان ۱۴۴۴ قمری)
تاریخ شروع : 1402-01-03

توضیحات : مخاطبه با قرآن

عنوان : زندگی با قرآن
تاریخ شروع : 1401-03-16

توضیحات : قرآن همه‌‌ی عالم است؛ با تمام اشیاء و حوادث و خالق و مخلوق و غیر آن. قرآن همه‌ی چیزی است که خداوند درباره‌ی تمامِ عالم می‌خواهد بگوید. همه‌ی جزئیاتی که ما در آن هستیم، و همه‌ی کلیات، گذشته و آینده؛ هر چیزی که رخ خواهد داد و هر چه باید رخ دهد. هر چه که می‌تواند رخ دهد و هر چه که نمی‌تواند رخ دهد. شما به محض این که توجه به قرآن می‌کنید و به این رابطه تمرکز و توجه پیدا می‌کنید، به مقدار توجه و تمرکز خودتان، با تمام این «حقایق» و با این «عالم» یکی می‌شوید. وقتی وارد «عالم قرآن» شدید، هر چه تمرکز شما بیشتر شود، این وحدت بیشتر تحقق پیدا می‌کند. هر چه که به این رابطه بیشتر توجه کنید و تمرکز در آن داشته باشید، این وحدت را بیشتر احساس می‌کنید. آنچه که در این میان، پس از فهم این رابطه و درک آن، مهم است، این است که شما در مقابل آن تسلیم باشید. این حوادث ممکن است مثبت یا منفی باشد. ممکن است خواب‌آلودگی یا نشاط یا شرایط دیگر باشد. حتی تشتت‌ها و بن‌بست‌ها و رکودهایی که در اثر این رابطه و در حین توجه به آن ایجاد می‌شود، از این قاعده استثناء نیستند. اگر انسان توجه کند که آن‌ها بخشی از این عالمِ درک‌‌شده هستند، نه تنها بد نیستند، بلکه این تشتت و بن‌بست از تمرکزی که به صورت مستقل و بدون توجه به قرآن حاصل شود، ارزشمندتر است. ناملایمات و ناکامی‌های عالم بیرون، یعنی حوادثی که قبل از «ورود به عالم قرآن» برای انسان رخ می‌دهد، هر چه بیشتر باشد، هنگام قرائت قرآن باعث حضورِ بیشتر و توجه و تمحض بیشتر در «عالم قرآن» می‌شود. تا جایی که انسان از ناکامی‌های قبلی خود شاد می‌شود، و از کامیابی‌های بعدی رویگردان می‌شود. در این حالت، انسان باید از هر چه که در «عالم قرآن» رخ می‌دهد، استقبال کند و از آن نترسد. این رخدادها گاهی راهنمایی هستند که برای انسان روی می‌دهد. به محض آن که انسان در این عالم غرق می‌شود، راهنمایی‌هایی رخ می‌دهد که خودش آن را درک می‌کند. این‌طور نیست که انسان جدای از قرآن باشد، و قرآن با او تخاطب و تکلّم کند؛ بلکه انسان چون موجی است که در دریا غرق است، و یک لحظه متوجه می‌شود که او خودش هم جرئی از این دریاست و جدای از آن نیست. توجه به قرآن ممکن است به صورت‌ها و جلوه‌های مختلفی باشد که خود انسان متوجه می‌شود که مثلاً باید توجه به معنی بکند یا از آن بگذرد. گاهی وضعیت طوری است که انسان اجازه ندارد، حتی از توجه به «جلد قرآن» عبور کند. مثلاً کسی می‌خواهد قرآن قرائت کند، آن را در دست می‌گیرد و تمحض و «غرق‌شدن در دنیای قرآنی» در همین مرحله برای او رخ می‌دهد؛ او دیگر حق ندارد از آن گذر کند! چون گذر از آن، بیرون‌آمدن از این دنیا، به طلبِ علم و اطلاع و ثواب است، که همه‌اش دنیایی و انحرافی است. بر عکس، گاهی ممکن است لازم باشد فرد به معنی آیات و یا تفسیر توجه کند. گاه ممکن است در تنهایی و سکوت انجام دهد و گاه باید تدریس و تألیف کند. خود این «دریایی» که او در آن غرق شده، به او نشان می‌دهد که سرنوشت این موج چیست، و به چه سو و تا کجا باید برود، نه کم‌تر و نه بیش‌تر. اگر غیر آن برود، از این «عالم» بیرون آمده و در غفلت و توهم همیشگی خود دربارهٔ قرآن گرفتار شده است. هر چه که هست، راه ورود به «عالَم قرآن»، توجه به قرآن و تمرکز بر آن و «حذف حواشی» آن است؛ و پس از آن به هر چه و هر کجا که نتیجه آن شد، باید تسلیم باشد. البته نباید از این مسیر ترسید، چون ظرفیت آن را خداوند به انسان می‌دهد.

عنوان : حکمت نامتناهی
تاریخ شروع : 1400-09-01

توضیحات : جست‌وجو و نگرانی لایزال انسان در دیالوگ با آفاق بی‌کران اندیشه

عنوان : رسالهٔ عملیّه (۳)
تاریخ شروع : 1400-03-15

توضیحات : دورهٔ سوم رسالهٔ عملیّه

عنوان : نگارش برای عمل
تاریخ شروع : 1400-01-28

توضیحات : دورهٔ چهارم «نگارش به مثابهٔ تأدیب و سلوک دینی»

عنوان : نگارش به مثابهٔ سلوک (۳)
تاریخ شروع : 1400-01-24

توضیحات : دورهٔ سوم «نگارش به مثابهٔ سلوک و تأدیب دینی»

عنوان : خانۀ پدری
تاریخ شروع : 1399-05-10

توضیحات : جمعه‌ها صبح - مواجهه با حکمت‌های نهج‌البلاغه

عنوان : معرفت انتخاب
تاریخ شروع : 1399-03-19

توضیحات : محتوای این سلسله‌جلسات به مبحث «معرفت انتخاب» اختصاص داده شده است. منظور از این عبارت، آن دانایی، آگاهی، معرفت، بینش، ادراک و شهود درونی در ماست که به موجب آن ما نوع زندگی این‌‌دنیایی خود را «انتخاب» کرده‌ایم و هر لحظه نیز در حال انتخاب هستیم. هر رخ‌دادی، رنجی، لذّتی، راهی که در آن هستیم و تجربه می‌کنیم، بر اساس انتخاب و میل ما صورت گرفته و می‌گیرد. بر این اساس، مطالب این صفحه در سودای دست‌یابی به سرچشمه است، یعنی آن معرفتی در من که موجب شده و می‌شود تا چنین انتخابی داشته باشم. حدّاقلّ سه هدف برای این سودا می‌توان در نظر گرفت: ۱. می‌خواهیم بدانیم در عالم چه خبر است. ۲. می‌خواهیم تصوّری از راه جلوی پای‌مان داشته باشیم و بدانیم اکنون چه چیز را داریم تغییر می‌دهیم؟ با عمل‌هایمان چه‌گونه داریم انتخاب می‌کنیم؟ ۳. می‌خواهیم با فهم آن (معرفت انتخاب) به عالم خودمان مسلّط شویم.

عنوان : رسالۀ عملیّه (۲)
تاریخ شروع : 1398-10-07

توضیحات : دورۀ دوم رسالۀ عملیّه

عنوان : زندگی به مثابهٔ نگارش
تاریخ شروع : 1398-08-14

توضیحات : دورهٔ دوم «نگارش به مثابهٔ سلوک و تأدیب دینی»

عنوان : رسالهٔ عملیّه (۱)
تاریخ شروع : 1396-02-13

توضیحات : دورهٔ یکم رسالهٔ عملیّه

عنوان : قهر و آشتی با دین
تاریخ شروع : 1395-08-16

توضیحات : در حلقه‌های «قهر و آشتی با دین» به دنبال چیست‌ایم؟ دیانت در جامعه‌ی ما در سال‌های اخیر بیش از هر زمانی در معرض انتخاب قرار گرفته و بیش از هر دوره با حبّ‌وبغض‌های افراطی، هیجانی و شدید مواجه شده است. امواج افراطی در پذیرش یا ردّ دیانت، بسیاری از عرصه‌ی فکری نسل‌های گوناگون را درنوردیده و کم‌تر فضائی از تأثیر این رویارویی بر کنار مانده است. اگرچه رسمیّت حکومتی که مدّعای آن دینی‌بودن است، بر این واقعه تأثیر بسیاری گذاشته، امّا سیطره‌ی فکری و فرهنگی دین در جامعه‌ی ایرانی عامل قوی‌تری در این عرصه بوده است و این سیطره در دوران جدید با ابزارهای مدرن رسانه‌ای و البته به مدد قدرت حکومت، توانسته به موقعیّتی بی‌نظیر دست یابد که شاید در طول تاریخ ایران بی‌نظیر بوده است. مجموعه‌ی این شرائط سبب شده که بیش از هر زمانی دیانت در معرض قهر و آشتی، حبّ و بغض، و دوستی و دشمنی قرار گیرد. امّا چنین وضعیّتی به جای آن که به تعمّق و تدبّر در دین و شناخت اعماق پنهان و ناشناخته‌ی آن در زندگی عینی منجر شود، به عاملی برای سطحی‌نگری و بی‌توجّهی بیش‌تر در نگاه به دین تبدیل شده است. چنین سطحی‌نگری هم در نگاه مدافعین و هم در دیدگاه مخالفین دین کاملاً مشهود و روشن است. چه آن‌ها که سنگ دین را به سینه می‌زنند و چه کسانی که همّت آنان عبور از دین است، ترجیح می‌دهند که هر آن‌چه را که سیطره‌ی فرهنگی و فکری و سیاسی جامعه به عنوان دین عرضه می‌کند، موضوع حبّ و بغض خود قرار دهند و با فراهم‌کردن یک هدف راحت و آشکار و بدون تأمّل به راحتی و سهولت به انتهای دین‌دوستی و یا دین‌ستیزی خود برسند و هواداران و مریدان و شاگردان خود را راضی و خشنود کنند. در این میان، مدافعین رسمی دینی جامعه، دینی را به نمایش می‌گذارند که «انگاره‌هایی الاهی به نظر می‌آید و معمولاً خود را غیرقابل‌بحث» نشان می‌دهد و آن‌چه که در نظر مخالفان، ساده‌ترین کارآیی‌هایش را برای غالب جامعه از دست داده، هم‌چنان تمامی همّت آنان را به خود اختصاص می‌دهد. امّا در نگاه مخالفین دین‌ورزی، همین نوع دیانت، به‌ترین حریف برای ضربه‌ی‌فنّی‌شدن در میدان بحث‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و فلسفی است. و برای اهل بحث، لذّت فلسفی فوق‌العاده‌ای روی می‌دهد تا از این دین عبور کنند و آن را برای بار چندم و چندم بر خاک بمالند. امّا در زندگی واقعی انسان‌های این مرز و بوم و در میان دغدغه‌های سال و ماه مردمان وضعیّت به گونه‌ی دیگری است. در عرصه‌ی زندگی واقعی، نه آن دین‌داران نگاهی به دین در عرصه‌ی زندگی دارند و نه این بی‌دینان در الحاد خود چندان استوار و عمیق هستند. در نگاه عمیق‌تر و معرفت‌شناسانه‌تر، از دینی که نه به صورت سیاسی یا آموزه‌های مرسوم، بل‌که به صورت «وجودی» می‌شناسیم، آن‌چه باقی مانده یا ته‌نشین شده است، مواضع نهان، اندیشه‌های باطنی یا تأویل‌های وجودی است که زنده و جان‌دارند. این ستون‌های نهانی، خود را در بزنگاه‌ها، گردنه‌ها یا نقاط عطف «ترس و امید» یا «آرامش و آشوب» یا «تصمیم و انتخاب» یا «حقیقت و توهّم» یا «انقلابات درونی» زنده و کارآ عرضه می‌دارند. امّا این حقیقت معرفت‌شناسانه چنان عمیق و غیرقابل‌وصول است که اغلب حتّی برای ردگیری آن وقت‌شان را «هدر» هم نمی‌دهند. به این ترتیب، آن‌چه می‌تواند دردی دوا کند، «قهر و آشتی با زندگی عمیق و ناخودآگاه دینی» است، نه «قهر و آشتی با دین رسمی و فلسفی». پس نیازمند یک گفت‌وگوی سخت یا چالشی با مخاطب هستیم تا به این بزنگاه‌ها یا گردنه‌ها نزدیک شویم. چنین گفت‌وگویی با خویشتن حقیقی، ما را به اعماق زندگی و اندیشه‌ی خود می‌بَرد تا بدانیم که «چه‌گونه می‌خواهیم زندگی کنیم؟» و «چه بخشی از افکار و اعمال خود را به‌راستی انتخاب کرده‌ایم؟» و «چه لایه‌هایی از خود را باید کنار بگذاریم؟» و «کدام دین را می‌پذیریم و یا کنار می‌گذاریم؟» و «خود دروغین ما کدام است؟» و «چرا بیگانه از خویشتن هستیم؟» و «چه‌گونه به خویشتن واقعی خود بازگشت کنیم؟» و «چه ردّ پایی از زندگی دینی رسمی و رائج جامعه بر جا مانده است؟» و «انتخاب ما نسبت به این دیانت رسمی و هر نوع دیانت دیگر چیست؟». برای رسیدن به این هدف عمیق و سخت، نیازمند ریختن بی‌پرده‌ی خویشتن در عرصه‌ی گفت‌وگو هستیم. اگر مصاحبه‌شونده و مصاحبه‌کننده به نقطه‌ای برسند که خود را بی‌محابا در یک تعامل چالشی در معرض نمایش بگذارند، آن هنگام است که این جلسه برای ایشان آینه‌ای خواهد بود که می‌توانند از «دیدن خود» سیراب شوند و با دست خویش عمیق‌ترین لایه‌های وجودی خود را بشکافند و ببینند. آن روی‌دادی که در این جلسات به دنبال آن می‌گردیم، «دیدن خود» است. و حتّی اگر به اندکی از آن نائل شویم، موفّقیّت بزرگی کسب کرده‌ایم. و اگر در سطحی دیگر به این گزاره‌ی هزارتکرار دینی توجّه کنیم که «هر کس خود را بشناسد، خدا را خواهد شناخت»، تمام عمل ما در سیر این جلسات، «مواجهه و مصاحبه با همه‌ی دین» بوده است. لازم به ذکر است که مصاحبه‌کننده‌های این حلقه، خود، در عرصه‌ی دین‌ورزی بدون موضع نیستند...

عنوان : نگارش به مثابهٔ سلوک (۱)
تاریخ شروع : 1394-08-05

توضیحات : آیا نوشتن، عملی است خنثی که فقط به خدمت ثبت اندیشه‌ها و احساس‌های نویسنده درمی‌آید یا آن که خودش فی‌نفسه راه‌برِ خلّاقیّت، خودکاوی و درون‌نگری است و از این امکان برخوردار است که شکوفایی لایه‌های عمیق‌تر وجود ما را موجب شود؟ می‌توان گامی دیگر به جلو برداشت و پرسید آیا نگارش قابلیّت آن را دارد که هم‌چون سفر، زیارت، مراقبه، کوزه‌گری، ریاضت و...، محمل سلوک قرار گیرد؟

عنوان : علّامه ۹۱
تاریخ شروع : 1391-10-26

توضیحات : علّامهٔ ۹۱ جلسات کاملاً ناباورانه‌ای بود که شکل گرفت. مثلاً پروژه‌ی سایت علّامه بود، ولی سر سفره‌ی علّامه غذاهایی بود که اصلاً نمی‌دانستیم این غذاها هم در عالم هست. و هر جلسه شگفت‌انگیزتر از جلسه‌ی قبل عرضه می‌شد. در کلّ، دو سال و نیم طول کشید و به مرور که از قدرت و تأثیرش کم می‌شد (و نمی‌فهمیدیم چرا و چه‌طور؟!)، از اعضاء اصلی هم کم می‌شد. تا جایی که دیدیم (البته دیدند، چون من هم نبودم) دیگر جلسات فائده ندارد و علّامه ۹۱ پرونده‌اش بسته شد. مقدّمه: تقریباً ده سال بود که در باشگاه اندیشه تلاش کرده بودیم سایتی برای علّامه راه‌اندازی کنیم. پروژه‌ی تأسیس و راه‌اندازی یک سایت اینترنتی برای علّامه طباطبائی به عنوان مرجعی که در دست‌رس دوست‌داران، علاقه‌مندان و پژوهش‌گران قرار بگیرد. و این تلاش ده‌ساله همواره ناکام مانده بود. در سال ۱۳۹۱ مهم‌تر از این که این کار به انجام برسد، این سؤال بود که چرا راه‌اندازی چنین سایتی باید این‌همه نشدنی باشد؟! علّامه طباطبائی همواره پرده‌هایی را عرضه می‌کرد که خود را بزرگ‌تر از تعریف ما نشان می‌داد. از یک سو دانش‌مندی بود با چندین کتاب چاپ‌شده‌ی قابل مراجعه. از یک سو تنوّع زیادی در شاگردان‌اش وجود داشت. از یک سو نمی‌شد خاطرات شفاهی را در رابطه با او نادیده گرفت و بی‌اعتنا عبور کرد. گاهی گفته‌ها و خاطرات شفاهی دریچه‌های غریبی از او را عرضه می‌کرد. رابطه‌ی او و قرارگیری او در خیل شاگردان سیّدعلی قاضی... مردی که حوزه‌ی نجف با اصرار او را نادیده می‌گرفت و گویا هم‌چنان این اصرار به‌قوّت خود باقی است. از سویی طباطبائی هیچ‌گاه نه از حوزه‌ی علمیّه خارج می‌شود و نه از کسوت روحانیّت! گاهی در پژوهش‌ها به عرض و طول یک مکتب گسترش پیدا می‌کرد و گاهی در گوشه‌ی یک اتاق کوچک و قدیمی به عنوان دانش‌مندی که صد سال دیگر می‌توان وی را شناخت. حاصل کلام، این که علّامه طباطبائی دائماً پرده‌های نمایش را عوض می‌کرد و دائماً خود را فراتر از ما و پژوهش‌مان نشان می‌داد. سال ۱۳۹۱ به‌وضوح می‌شد حسّ کرد که او حتّی سی‌سال پس از مرگ‌اش یک «اجرا» است. پرفورمنسی که باید به نظاره‌اش نشست. باید فرصت داد تا او نمایش‌اش را اجرا کند. او خود را دست‌نیافتنی نشان می‌داد و از پژوهنده‌اش «تسلیم» را طلب می‌کرد. پس اجازه دادیم تا در آن سال، سال ۱۳۹۱، او به اجرا دربیاید! با این سؤال که اگر علّامه طباطبائی سال ۱۳۹۱ حضور داشت، چه‌گونه می‌اندیشید؟ چه می‌گفت؟ چه می‌کرد؟ پس به جای علّامه در «خوانش مکتوب یا تاریخی و یا کتابی او»، «میراث ماندگار علّامه و مدرسه‌ی فکری و سلوکی او» به «میدانی زنده و فعّال از پرسش‌گران» دعوت شد تا شعله‌های معرفت و پرسش و خوانش برافروخته گردد و شد آن‌چه به نام علّامه سیّدمحمّدحسین طباطبائی «می‌باید می‌شد...». جلسات بدون فکر قبلی، بدون برنامه‌ی قبلی آغاز می‌شد تا ببینیم علّامه‌ی سال ۹۱ چیزی برای گفتن دارد یا خیر.

کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب این سایت تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر است.
با ما در شبکه های اجتماعی