آیا نوشتن، عملی است خنثی که فقط به خدمت ثبت اندیشهها و احساسهای نویسنده درمیآید یا آن که خودش فینفسه راهبرِ خلّاقیّت، خودکاوی و دروننگری است و از این امکان برخوردار است که شکوفایی لایههای عمیقتر وجود ما را موجب شود؟ میتوان گامی دیگر به جلو برداشت و پرسید آیا نگارش قابلیّت آن را دارد که همچون سفر، زیارت، مراقبه، کوزهگری، ریاضت و...، محمل سلوک قرار گیرد؟