وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ(حجر:۸۵)
آنچه که در آسمان و زمین آفریده شده همه در جهت صحیح و برای رساندن انسان به آن هدفی است که انتخاب کرده و آن جواب و چیزی که در عالم ذر پسندیده و همهی آن حالاتی که ما در وجودمان هست و فکر میکنیم که این حالات غلط و نادرست است و برای ما نه دنیا دارد و نه آخرت و سعی میکنیم از آن فرار کنیم، همهی اینها جهتگیری این جهان است. جهان بیرونی و جهان درونی؛ فقط کافی است که ما این حقانیت را ببینیم. وقتی که این حقانیت را ببینیم آن چیزهایی که نادرست و باطل و بیفایده میدانیم همه به سمت آن هدف نهایی پیش میرود.
وَ إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ(حجر:۸۵)
این ساعت، قیامت، تنها قیامت آفاقی نیست که در پایان جهان باشد. این قیامت پیوسته در وجود ما به آن سمت میرود و کافی است که این را ببینیم و بر آن صبر کنیم. این صبر حقیقتی است که همچون رودی در جریان است اگرچه ما آن را نبینیم و فکر کنیم که صبر ما بر این است که هیچ کاری نکنیم و انگار که این زندگی دارد در جهت ناصحیح پیش میرود. اما همهی این حالاتی که درون ما هست و ما فکر میکنیم که بیحاصل است به محض این که به آن توجه کنیم و حقانیت آن را ببینیم و بدانیم که خداوند اینها را آفریده، متوجه میشویم که بیحاصل نیست.
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ(حجر:۸۶)
این خَلقی که از روی علم است نه علم عادی، علم علیم، علمی که متعلق به بالاترین عالم و بالاترین داناست. همهی اینها به سمت آن نهایت میرود.
این قرآن عظیمی که نازل شده بر تمام انسانها و برای همه انسانها اگرچه مصداق اتم و اکمل آن بر پیامبر خاتم نازل شده و تجسم بیرونی این قرآنی است که به صورت یک کتاب هست اما حقیقت قرآن، درونی است. بر هر کدام از ما بخشی از این حقایق و هدایتها و کمکها و داناییها نازل شده و کافی است که ما به آن توجه کنیم و در مقابل آن آماده باشیم و آن را با اضطرابات بیهودهی مادی و معنوی، ناراحتیهای بیحاصل، تفکرات غلط از بین نبریم.
لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ(حجر:۸۸)
این چیزی که میبینی بر دیگران نازل شده و این امکانات و ظواهری که انسان چشمش به آنها دوخته شده باید به سمت آن قرآن درونی برگردد، به آن حقیقتی که درونش هست. آن حقیقت را علیم خلاقیت کرده و بالحق است.
وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ(حجر:۸۸)
از این طرف هم انسان به عنوان حزن و به عنوان ناراحتی خودش را اندوهناک نکند.
وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ(حجر:۸۸)
کسانی که به سمت این حقیقت میآیند، انسان باید در مقابل آنها با فروتنی و کمک و مهربانی برخورد کند و خداوند بیم و هشدار میدهد.
اینها به زمانی میرسند که پاداش و نتیجه و جزای این عمل را میبینند.
فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ (حجر:۹۴)
هرجا که تردید کردی به آن اوامری که برای تو روشن است به واضحات، به حقیقتهای معلوم توجه کن.
وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ(حجر:۹۴)
این حقیقتی است که انسان را به مسیر نهایی خودش میرساند. به آن قیامت انفسی که قیامت آفاقی حقیقت واضح شدهی آن است. اگر چه برای انسان در این مسیر صبر کردن سخت است.
این گفتهها و مکاتب و اندیشههایی که در این جهان هست و گاهی بیرون و گاهی در درون انسان سایه افکنده و درونی شده، باعث میشود که سینه انسان تنگ شود، ما این تنگی سینه را میدانیم. اما وقتی که به این مسیر افتادی و دچار این ابتلا شدی:
مسیرت را با آن چیزی که فهمیدی و همان مقداری که درک کردی، بدون اینکه بخش بخش کنی ادامه بده و به آن توجه کن تا یقین برای تو حاصل شود و به نتیجه برسی.
فایل ها :
استماع و تکلیم با قرآن
وَ كَلَّمَ اللهُ مُوسىٰ تَكليماً: و خداوند با موسی سخن گفت؛ چه سخنگفتنی! اگرچه «تکلیم» مقام خاص حضرت موسی کلیمالله است، اما آیا با کلام خداوندی که بر جان و روح ما مینشیند، جواب و پاسخی شایسته از درون انسان نمیجوشد؟ «تکلیم» و «گفتوشنود» اگرچه به شکل کامل آن برای اولیای الهی رخ میدهد، اما قلب و روح ما در تشعشعی که از کلام الهی جذب میکند، پیوسته از درون خود با تمامی وجود و ظرفیت به تکلم میپردازد و این کلام و «تکلیم» گرچه از طرف ما با ظرفیت معرفتی محدود و ناقص و با هزاران خطا و اشتباه صورت میگیرد، اما جذبه و اقتدار کلام الهی اجازهٔ انحراف و خطا به آن نمیدهد و ما را پیوسته و پیوسته به «تکلیم»ِ بالاتر و کاملتر رهنمون میکند؛ و ما میتوانیم امیدوار باشیم که از طریق این تکلیم با حضرت حق ارتباطی کاملتر و نزدیکتر پیدا کنیم و از دریای ظلمانی جهل و غفلت به سوی قلههای نوری که در پس آن نور است (نور علی نور)، حرکت کنیم. پس چرا باید از چنین شاهراهی که به سوی تکلیم هموار است، از استماع آیات الهی غفلت کنیم: وَ إِذا قُرِئَ القُرآنُ فَاسْتَمِعوا لَهُ وَ أَنصِتوا لَعَلَّكُم تُرحَمونَ؛ پس چون قرآن را میشنوید، جان خود را برای شنیدن و توجهکردن به آن آماده کنید، ای بسا که رحمت و هدایت الهی شما را فرا گیرد. تذکرات: ۱. هنگام قرائت قرآن نهایت توجه و تمرکز خود را به کار گیرید و مقدمات آن را از قبل آماده کنید. ۲. همزمان با شنیدن آیات، توجه به خویشتن را به صورت کامل مراقبت کرده و هرگز از خود و احوال خود غافل نشوید. ۳. در توجه به خویشتن سعی کنید از هر نوع افکار روزمره و مشکلات و حوادث و چیزهای شبیه به آن خودداری کرده و توجه خود را به ذات خویش، بدون هیچ اضافه و مازادی، معطوف دارید. ۴. سؤالات و نیازها و مشکلات و هر آنچه که مربوط به زندگی روحی و حرکتی انسان است، به صورت خودجوش بر انسان هجوم میآورد و اگر انسان به آن توجه نکند، چهبسا جوابها و آگاهیها و افکار ارزشمندی به همان صورت خودجوش برای انسان فراهم شود. راه درست این است که تا انتهای استماع قرآن همچنان به آن بیاعتنا باشید: نه با آن مبارزه کنید و نه به آن اعتنا کنید. این باعث خواهد شد که افکار ارزشمند، بیشتر و بیشتر از درون انسان بجوشد. اگر در میانهٔ استماع قرآن به این افکار توجه کنید، در همان نقطه متوقف خواهد شد. بناء بر این، پس از پایان استماع و تمرکز و تأمل و سکوت میتوانید این افکار را یادداشت نمایید. ۵. توجه داشته باشید که هر برداشت و مشاهدهای تنها در صورتی اعتبار دارد که با عقل صریح و روشن موافقت داشته باشد. بناء بر این، احساسات برآمده از زندگی روزمره، حبوبغضهای رایج، افکار و مشاهدات داستانگونه و تخیلی، کلمات و جملاتی که معنای اندکی دارد و همچون خوابهای عادی انسان است و هر چیزی که معارف ارزشمند عقلانی در آن نباشد، نه تنها قابل اعتنا نیست، بلکه مانع انسان بوده و از خواطر بیارزش یا شیطانی است. بناء بر این، نباید به آن اعتنایی شود و اشتراکگذاشتن و حتی توجه به آن باعث اختلال روحی و فکری فرد و جمع شده و باید از آن خودداری کرد. آنچه در «استماع و تکلیم» برای انسان روشن میشود، باید ارزش والای معرفتی و عقلی داشته و با عقل صریح و روشن قابل محاسبه باشد. ۶. بر خلاف برنامهٔ «مخاطبه با قرآن» قرائت قرآن در اینجا به صورت تحقیق (یا مجلسی) خواهد بود و زمان آن کوتاه و بین ۵ تا ۷ دقیقه است. مدت سکوت پس از آن نیز تنها ۵ دقیقه خواهد بود و بعد از آن افراد میتوانند تجربیات خود را به اشتراک بگذارند. ۷. اگر برای صحبت و مطلب شفاهی بعد از انتهای جلسه میآیید، از آمدن خودداری کنید! تنها در صورتی بیایید که برای استماع قرآن و رسیدن به تجربهٔ «تکلیم» حاضر میشوید. در عین حال که ممکن است هیچ صحبت شفاهی هم گفته نشود! هیچ برنامهٔ قطعیِ قبلی غیر از استماع قرآن وجود ندارد و آنچه که در جلسه روی میدهد، بستگی به تجربهٔ عملی اعضاء دارد و هر کسی برای خود باید تصمیم بگیرد. ۸. فردا، دوشنبه، سوم اردیبهشت، ساعت ۵:۳۰ بامداد، اولین جلسه خواهد بود. همه چیز در حال آزمودن است و برنامه پس از این از طریق آزمون و خطا مشخص میشود.