جستجو
ورود کاربران
42 - محبوس زمین (سورهٔ اعراف)


🔸️وَ إِذْ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ كَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَ ظَنُّوا أَنَّهُ واقِعٌ بِهِمْ(اعراف:۱۷۱)

مشکلاتی که از بیرون و در زندگی بر انسان حاصل می‌شود همچون کوهی است که هر لحظه ممکن است او را نابود کند؛ شرایط سختی که انسان را فرا می‌گیرد و انسان فکر می‌کند که زیر بار سختی قرار دارد و این بار ممکن است که هر لحظه او را نابود کند، ظرفیتش تمام شود و کشش او به انتها برسد؛ همه‌ی این‌ها برای این است که انسان آن چیزی که قبل از این در اختیارش بوده را فراموش کرده و برای رهایی از مشکلاتش باید به همان چیز بازگردد.

🔸️خُذُوا ما آتَيْناكُمْ بِقُوَّةٍ (اعراف:۱۷۱)

این چیزهایی که به شما دادیم را با قدرت، با عزم استوار، با توانایی و اقتدار اخذ کنید و آن‌ها را به کار ببرید. بالاترین چیزی که به انسان داده شده همان خود حقیقی اوست؛ خود خلیفة اللهی اوست؛ خود بی‌نهایتی است که برای همه حاصل است و تفاوتی بین انسان شقی و سعید نیست. این حقیقت انسانی، حقیقت خلیفة اللهی مشترک بین همه‌ی انسان‌هاست؛ حتی اگر شمر و یزید و صدام باشد؛ این حقیقت درونی است. همه چیز در اختیار اوست؛ به همه‌جا می‌تواند برسد و راه حل همه‌ی امور درون آن است. این حقیقت درونی مثل کتابی آسمانی است که روح خدا در آن دمیده شده و همه چیز تا بی‌نهایت در آن وجود دارد و همه‌ی بی‌نهایت‌ها و همه‌ی نهایت‌ها در آن‌ها نزدیک است، چنان‌که از رگ گردن نزدیک‌تر است و بین انسان و خودش آن حقیقت و حقایق قرار دارد. هر لحظه که انسان به هر چیزی در عالم توجه می‌کند از طریق خودش است و قبل از این‌که خودش را ببیند آن حقیقت را می‌بیند. این شعار نیست، افسانه نیست، اسطوره نیست، داستان نیست، این حقیقتی است که ما به آن توجه نکرده‌ایم؛ رها کرده‌ایم. وقتی که رها کردیم مشکلات بیرونی و سختی‌ها و ناکامی‌ها و ناتوانی‌ها و همه‌ی بدبختی‌ها و فلاکت‌های مادی و معنوی مثل یه کوهی از زمین کنده می‌شود و بر سر ما قرار می‌گیرد. انگار که می‌خواهد بر سر انسان سقوط کند؛ سقوطی در کار نیست هر چه هست این فراموشی است.

🔸️وَ اذْكُرُوا ما فِيهِ(اعراف:۱۷۱)

به این کتاب حقیقتی که درون انسان هست نگاه کن و توجه کن و متذکر شو. اگرچه کتاب بیرونی آشکار است و باید به آن توجه کرد، اما آن کتاب بیرونی، آن متون قدسی، آن احادیث، روایات و همه‌ی کتاب‌های آسمانی چیزی جدای از این حقیقتی که در جهان و در حقیقت انسانی ساری و جاری است، نمی‌باشد، چیزی ورای آن نیست. این‌ها همه تذکری است به آن حقیقتی که حقیقت بنیادی این جهان است، به انسانی که خلیفة‌الله است و آمده تا به این مقام برسد.

إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ (مزمل:۱۹)

همه‌ی این متن قدسی، همه‌ی این چیزی که از آسمان نازل می‌شود برای توجه دادن و تذکر دادن است به حقیقتی که درون انسان ساری و جاری است.

🔸️وَ اذْكُرُوا ما فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ(اعراف:۱۷۱)

برای این‌که یک لحظه توجه انسان به این حقیقت بنیادی جهان جلب شود.

🔸️وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ(اعراف:۱۷۲)

این ذریه‌ی انسان از صلب آدم گرفته شده، این حقیقت درونی حتی حقیقت جسمی انسان هم درونی است.

🔸️وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ(اعراف:۱۷۱)

شهادت گرفتن، شاهد گرفتن انسان بر چیست؟
بر حقایق بیرونی؟
بر این‌که بیرون چه خبر است؟
بر این‌که خدایی در آسمان هست؟

"عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ"

این شهادت و شاهد گرفتن و گواه گرفتن برای انسان‌هاست و بر علیه خودشان است و برای نشان دادن خودشان است که این خود انسانی آیا به بی‌نهایتی وصل می‌شود، بی‌نهایتی که آن روحیت حقیقی است و در درون انسان ساری و جاری است و بر همه‌ی عالم حاکم است.

🔸️قالُوا بَلى‏ شَهِدْنا (اعراف:۱۷۲)

همه وقتی که به این حقیقت نگاه کردند، فهمیدند که غیر از این حقیقتی نیست؛ در آن مرتبه‌ی وجودی، در آن عالم، هوی و هوس و موانع مادی و حجاب‌ها و فاصله‌ی مکانی و زمانی و همه‌ی چیزی که در این جهان چشم انسان را کور میکند، موجود نبود و همه دیدند؛حتی اشقیا هم دیدند و همه شهادت دادند. خداوند این کار را انجام داد.

🔸️أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلِينَ(اعراف:۱۷۲)

برای این‌که کسی نگوید ما غافل بودیم؛
همه بدانند که می‌دیدند!

🔸️أَوْ تَقُولُوا إِنَّما أَشْرَكَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ وَ كُنَّا ذُرِّيَّةً مِنْ بَعْدِهِمْ أَ فَتُهْلِكُنا بِما فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ(اعراف:۱۷۳)

همه‌ی این‌ها برای این بود که انسان بعدا نگوید شرایط بیرونی یا پدرانی که مشرک بودند و یا دیگرانی که به ما ظلم کردند و افراد بیرونی و شرایط بیرونی جامعه و حکومت و اقتصاد و سیاست و شبکه‌های اجتماعی و همه‌ی این‌ها و این مبطلون و کسانی که عمل باطل می‌کنند، ما را فرا‌گرفتند و آن فضا ما را به این سمت رساند. و به خداوند اعتراض کنند که چرا ما را به این افعال مبطلون و افعال باطل‌گرایان عذاب و هلاک می‌کنی. برای این‌که چنین حرفی نزنند این شهادت بر علیه خویشتن و این دیدن و نشان دادن را برای انسان قرار داد. آیا نمی بینید؟

🔸️وَ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ وَ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ(اعراف:۱۷۴)

دو مرتبه بر شما به تفصیل و منطقی، روشن و واضح، نشانه‌ها را برایتان بیان می‌کنیم "لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ" برگردید! کجا برگردیم؟ آیا جایی هست؟ منزلی هست؟

با برگشتن به خویشتن، به این حقیقت درونی، به این چیزی که واضح است به این که همه چیز روشن و آشکار و برای همه راه رفتن وجود دارد و چیزی ورای آن نیست. این خویشتنی که مسیرش آماده است به محضی که مشاهده کنید، متوجه می‌شوید که همه چیز درون انسان آماده است؛ راه رشد و راه غی؛ راه رشد، توجه کردن به همین امور ساده و بدیهی و واضح و آشکاری است که درون انسان دارد فریاد می‌کشد و راه غی، راه باطل، فراموشیِ این حقیقت و به بیرون توجه کردن است، چه در امور مادی، چه در امور معنوی؛ چه به راه راست و چه به راه غلط؛ به محض این‌که انسان از درون جدا شود و به بیرون توجه کند و فکر کند که مرکز قدرت و ثروت و مادیت و خوشی و راحتی و پیشرفت بیرون از خود انسان است آن‌جاست که گرفتار می‌شود.

🔸️وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْناهُ آياتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوِينَ(اعراف:۱۷۵)

این سرگذشت‌ها را نگاه کنید؛ سرگذشت کسانی که این آیات را به آن‌ها دادیم؛ اما عملا آن‌ها از این آیات جدا شدند و این شد که پس از جدا شدن آن‌ها از درون و از این آیات حقیقی، شیطان توانست آن‌ها را دنبال کند تا آن‌ها را به دام بیندازد. شیطان قدرتی بر فرد ندارد‌؛ حتی شرایط بیرونی و سختی‌ها هم نمی‌توانند برای انسان سختی ایجاد کنند؛ این ما هستیم که خودمان را فراموش می‌کنیم و بعد به شرایط بیرونی و اِنس و جن و شیاطین و به هر چیز دیگری امکان می‌دهیم تا ما را گرفتار کنند.


🔸️وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ (اعراف:۱۷۶)

این حرکتی که فرد کرد ما می‌توانستیم او را بیرون بکشیم و به این سمت هم رفتیم اما این خودش بود که به زمین چسبید و به سمت این عالم ضعیف تمایل پیدا کرد و خودش را فراموش کرد.

🔸️وَ اتَّبَعَ هَواهُ(اعراف:۱۷۶)

هوای انسان؛
این تمایلات بی‌حسابِ بی‌دلیل؛
این‌ها غیر از تمایلات حقیقی انسان است.
راه برای تمایلات حقیقی انسان باز است اما انسان به سمتی می‌رود که با منطق و عقل فاصله دارد.

🔸️فَاقْصُصِ الْقَصَصَ(اعراف:۱۷۶)

این قصه‌ها، این حکایت‌ها را نگاه کن.

🔸️لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ(اعراف:۱۷۶)

این‌ها را نگاه کن و برای آن‌ها بخوان بلکه تفکر کنند و اولین تفکر، حقیقی‌ترین تفکر، تفکری است که باعث می‌شود انسان به خودش بپردازد.


فایل ها :


استماع و تکلیم با قرآن

وَ كَلَّمَ اللهُ مُوسىٰ تَكليماً: و خداوند با موسی سخن گفت؛ چه سخن‌گفتنی! اگرچه «تکلیم» مقام خاص حضرت موسی کلیم‌الله است، اما آیا با کلام خداوندی که بر جان و روح ما می‌نشیند، جواب و پاسخی شایسته از درون انسان نمی‌جوشد؟ «تکلیم» و «گفت‌وشنود» اگرچه به شکل کامل آن برای اولیای الهی رخ می‌دهد، اما قلب و روح ما در تشعشعی که از کلام الهی جذب می‌کند، پیوسته از درون خود با تمامی وجود و ظرفیت به تکلم می‌پردازد و این کلام و «تکلیم» گرچه از طرف ما با ظرفیت معرفتی محدود و ناقص و با هزاران خطا و اشتباه صورت می‌گیرد، اما جذبه و اقتدار کلام الهی اجازهٔ انحراف و خطا به آن نمی‌دهد و ما را پیوسته و پیوسته به «تکلیم»ِ بالاتر و کامل‌تر رهنمون می‌کند؛ و ما می‌توانیم امیدوار باشیم که از طریق این تکلیم با حضرت حق ارتباطی کامل‌تر و نزدیک‌تر پیدا کنیم و از دریای ظلمانی جهل و غفلت به سوی قله‌های نوری که در پس آن نور است (نور علی نور)، حرکت کنیم. پس چرا باید از چنین شاه‌راهی که به سوی تکلیم هموار است، از استماع آیات الهی غفلت کنیم: وَ إِذا قُرِئَ القُرآنُ فَاسْتَمِعوا لَهُ وَ أَنصِتوا لَعَلَّكُم تُرحَمونَ؛ پس چون قرآن را می‌شنوید، جان خود را برای شنیدن و توجه‌کردن به آن آماده کنید، ای بسا که رحمت و هدایت الهی شما را فرا گیرد. تذکرات: ۱. هنگام قرائت قرآن نهایت توجه و تمرکز خود را به کار گیرید و مقدمات آن را از قبل آماده کنید. ۲. هم‌زمان با شنیدن آیات، توجه به خویشتن را به صورت کامل مراقبت کرده و هرگز از خود و احوال خود غافل نشوید. ۳. در توجه به خویشتن سعی کنید از هر نوع افکار روزمره و مشکلات و حوادث و چیزهای شبیه به آن خودداری کرده و توجه خود را به ذات خویش، بدون هیچ اضافه و مازادی، معطوف دارید. ۴. سؤالات و نیازها و مشکلات و هر آن‌چه که مربوط به زندگی روحی و حرکتی انسان است، به صورت خودجوش بر انسان هجوم می‌آورد و اگر انسان به آن توجه نکند، چه‌بسا جواب‌ها و آگاهی‌ها و افکار ارزشمندی به همان صورت خودجوش برای انسان فراهم شود. راه درست این است که تا انتهای استماع قرآن هم‌چنان به آن بی‌اعتنا باشید: نه با آن مبارزه کنید و نه به آن اعتنا کنید. این باعث خواهد شد که افکار ارزش‌مند، بیشتر و بیشتر از درون انسان بجوشد. اگر در میانهٔ استماع قرآن به این افکار توجه کنید، در همان نقطه متوقف خواهد شد. بناء بر این، پس از پایان استماع و تمرکز و تأمل و سکوت می‌توانید این افکار را یادداشت نمایید. ۵. توجه داشته باشید که هر برداشت و مشاهده‌ای تنها در صورتی اعتبار دارد که با عقل صریح و روشن موافقت داشته باشد. بناء بر این، احساسات برآمده از زندگی روزمره، حب‌وبغض‌های رایج، افکار و مشاهدات داستان‌گونه و تخیلی، کلمات و جملاتی که معنای اندکی دارد و هم‌چون خواب‌های عادی انسان است و هر چیزی که معارف ارزش‌مند عقلانی در آن نباشد، نه تنها قابل اعتنا نیست، بل‌که مانع انسان بوده و از خواطر بی‌ارزش یا شیطانی است. بناء بر این، نباید به آن اعتنایی شود و اشتراک‌گذاشتن و حتی توجه به آن باعث اختلال روحی و فکری فرد و جمع شده و باید از آن خودداری کرد. آن‌چه در «استماع و تکلیم» برای انسان روشن می‌شود، باید ارزش والای معرفتی و عقلی داشته و با عقل صریح و روشن قابل محاسبه باشد. ۶. بر خلاف برنامهٔ «مخاطبه با قرآن» قرائت قرآن در این‌جا به صورت تحقیق (یا مجلسی) خواهد بود و زمان آن کوتاه و بین ۵ تا ۷ دقیقه است. مدت سکوت پس از آن نیز تنها ۵ دقیقه خواهد بود و بعد از آن افراد می‌توانند تجربیات خود را به اشتراک بگذارند. ۷. اگر برای صحبت و مطلب شفاهی بعد از انتهای جلسه می‌آیید، از آمدن خودداری کنید! تنها در صورتی بیایید که برای استماع قرآن و رسیدن به تجربهٔ «تکلیم» حاضر می‌شوید. در عین حال که ممکن است هیچ صحبت شفاهی هم گفته نشود! هیچ برنامهٔ قطعیِ قبلی غیر از استماع قرآن وجود ندارد و آن‌چه که در جلسه روی می‌دهد، بستگی به تجربهٔ عملی اعضاء دارد و هر کسی برای خود باید تصمیم بگیرد. ۸. فردا، دوشنبه، سوم اردیبهشت، ساعت ۵:۳۰ بامداد، اولین جلسه خواهد بود. همه چیز در حال آزمودن است و برنامه پس از این از طریق آزمون و خطا مشخص می‌شود.


بحث :


آخرین جلسات برگزار شده ؟
33 - سفر خاموش
1403-12-07
نگارش برای انتخاب
32 - رها کردن «خود مشغول»
1403-11-30
نگارش برای انتخاب
31 - اجراءِ سکوت
1403-11-23
نگارش برای انتخاب
30 - (بدون تمرین: مخاطبه و سکوت)
1403-11-16
نگارش برای انتخاب
کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب این سایت تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر است.
با ما در شبکه های اجتماعی