اگر فضل و رحمت خداوند نباشد انسان نمیتواند از این گرداب زندگی خلاص شود. فضل و رحمت الهی از طریق رها کردن انسان از این نهایتها و از این محدودیت هاست که به انسان میرسد. زندگی و حرکت و دیانت و همه چیز ما دربند و زندان محدودیتهاست؛ زندانی که پیوسته همچون گردابی آدم را به پایین میکشد و هرچه که بخواهیم از این طریق بالاتر برویم مثل کسی میشویم که در این گرداب بیشتر دست و پا میزند و بیشتر فرو میرود. مگر زمانی که انسان ارتباطش با بینهایت برقرار شود و فضل و رحمت خدا از طریق این توجه به بینهایت شامل انسان میشود و بدون این فضل و رحمت و بدون این توجه به نامتناهی هیچ انسانی پاک نمیشود؛ هیچ انسانی نجات پیدا نخواهد کرد؛ اما خداوند هر کسی را که بخواهد تزکیه میکند و خداوند شنوا و داناست. نه اینکه این تزکیه دلبخواهی باشد و بدون دلیل؛ دلیلی که باعث میشود انسان نجات پیدا کند و خداوند آن امور را برایش فراهم میکند، توجه انسان به نامتناهی است که از طریق توجه به خودش فراهم میشود و راه آن این است که در دورههایی که این امکان فراهم میشود انسان این فرصتها را از دست ندهد.
🔸️ رمضانی که در پیش رو هست یکی از بهترین فرصتهاست. فرصت مناسبی که یک ماه تمام انسان میتواند از این ضیافت الهی استفاده کند و همچون حضرت یونس سلام الله علیه بازگشت به خودش داشته باشد. رها شدن از همهی چیزهایی که دور و بر انسان هست از همهی عقاید، افکار، ترک تمام آن چیزهایی که مانع این توجه به نفس است؛ حداقل برای اندکی در روز؛ نفی اعتقاداتی که مانع او میشوند؛ خدای بیرون و امام بیرون و پیامبر بیرون و انکار همه چیزهایی که مانع هست؛ اگر انسان این را در همان حدی که میتواند انجام بدهد و نظم و استمرار داشته باشد، در همین یک ماه میتواند به نتایج مثبتی برسد؛ نتایجی که زندگی انسان را دگرگون میکند.
انسان در این روابط و مسائل و ارتباطاتی که دارد خودش را رها کند تا خداوند هم غفرانش را برای او بفرستد. بدون این راهی نیست؛ حرکت یونس نبی سلام الله علیه در این دوران کوتاه برای ما میتواند الگو و نمونه بسیار ارزشمندی باشد. به صورتی که ما بتوانیم از طریق توجه به نفس، از طریق رها کردن همهی این بندهایی که ما را گرفته، بندهای غریزی، بندهای اجتماعی، بندهای اعتقادی و هر چیزی که مانع ماست این بندها را از خودمان دور بکنیم. این کار سختی نیست؛ انسان برای یک ماه به صورت منظم و مرتب با برنامه مشخص این کار را انجام بدهد. کاری شدنی است و باید انجام شود.
فایل ها :
استماع و تکلیم با قرآن
وَ كَلَّمَ اللهُ مُوسىٰ تَكليماً: و خداوند با موسی سخن گفت؛ چه سخنگفتنی! اگرچه «تکلیم» مقام خاص حضرت موسی کلیمالله است، اما آیا با کلام خداوندی که بر جان و روح ما مینشیند، جواب و پاسخی شایسته از درون انسان نمیجوشد؟ «تکلیم» و «گفتوشنود» اگرچه به شکل کامل آن برای اولیای الهی رخ میدهد، اما قلب و روح ما در تشعشعی که از کلام الهی جذب میکند، پیوسته از درون خود با تمامی وجود و ظرفیت به تکلم میپردازد و این کلام و «تکلیم» گرچه از طرف ما با ظرفیت معرفتی محدود و ناقص و با هزاران خطا و اشتباه صورت میگیرد، اما جذبه و اقتدار کلام الهی اجازهٔ انحراف و خطا به آن نمیدهد و ما را پیوسته و پیوسته به «تکلیم»ِ بالاتر و کاملتر رهنمون میکند؛ و ما میتوانیم امیدوار باشیم که از طریق این تکلیم با حضرت حق ارتباطی کاملتر و نزدیکتر پیدا کنیم و از دریای ظلمانی جهل و غفلت به سوی قلههای نوری که در پس آن نور است (نور علی نور)، حرکت کنیم. پس چرا باید از چنین شاهراهی که به سوی تکلیم هموار است، از استماع آیات الهی غفلت کنیم: وَ إِذا قُرِئَ القُرآنُ فَاسْتَمِعوا لَهُ وَ أَنصِتوا لَعَلَّكُم تُرحَمونَ؛ پس چون قرآن را میشنوید، جان خود را برای شنیدن و توجهکردن به آن آماده کنید، ای بسا که رحمت و هدایت الهی شما را فرا گیرد. تذکرات: ۱. هنگام قرائت قرآن نهایت توجه و تمرکز خود را به کار گیرید و مقدمات آن را از قبل آماده کنید. ۲. همزمان با شنیدن آیات، توجه به خویشتن را به صورت کامل مراقبت کرده و هرگز از خود و احوال خود غافل نشوید. ۳. در توجه به خویشتن سعی کنید از هر نوع افکار روزمره و مشکلات و حوادث و چیزهای شبیه به آن خودداری کرده و توجه خود را به ذات خویش، بدون هیچ اضافه و مازادی، معطوف دارید. ۴. سؤالات و نیازها و مشکلات و هر آنچه که مربوط به زندگی روحی و حرکتی انسان است، به صورت خودجوش بر انسان هجوم میآورد و اگر انسان به آن توجه نکند، چهبسا جوابها و آگاهیها و افکار ارزشمندی به همان صورت خودجوش برای انسان فراهم شود. راه درست این است که تا انتهای استماع قرآن همچنان به آن بیاعتنا باشید: نه با آن مبارزه کنید و نه به آن اعتنا کنید. این باعث خواهد شد که افکار ارزشمند، بیشتر و بیشتر از درون انسان بجوشد. اگر در میانهٔ استماع قرآن به این افکار توجه کنید، در همان نقطه متوقف خواهد شد. بناء بر این، پس از پایان استماع و تمرکز و تأمل و سکوت میتوانید این افکار را یادداشت نمایید. ۵. توجه داشته باشید که هر برداشت و مشاهدهای تنها در صورتی اعتبار دارد که با عقل صریح و روشن موافقت داشته باشد. بناء بر این، احساسات برآمده از زندگی روزمره، حبوبغضهای رایج، افکار و مشاهدات داستانگونه و تخیلی، کلمات و جملاتی که معنای اندکی دارد و همچون خوابهای عادی انسان است و هر چیزی که معارف ارزشمند عقلانی در آن نباشد، نه تنها قابل اعتنا نیست، بلکه مانع انسان بوده و از خواطر بیارزش یا شیطانی است. بناء بر این، نباید به آن اعتنایی شود و اشتراکگذاشتن و حتی توجه به آن باعث اختلال روحی و فکری فرد و جمع شده و باید از آن خودداری کرد. آنچه در «استماع و تکلیم» برای انسان روشن میشود، باید ارزش والای معرفتی و عقلی داشته و با عقل صریح و روشن قابل محاسبه باشد. ۶. بر خلاف برنامهٔ «مخاطبه با قرآن» قرائت قرآن در اینجا به صورت تحقیق (یا مجلسی) خواهد بود و زمان آن کوتاه و بین ۵ تا ۷ دقیقه است. مدت سکوت پس از آن نیز تنها ۵ دقیقه خواهد بود و بعد از آن افراد میتوانند تجربیات خود را به اشتراک بگذارند. ۷. اگر برای صحبت و مطلب شفاهی بعد از انتهای جلسه میآیید، از آمدن خودداری کنید! تنها در صورتی بیایید که برای استماع قرآن و رسیدن به تجربهٔ «تکلیم» حاضر میشوید. در عین حال که ممکن است هیچ صحبت شفاهی هم گفته نشود! هیچ برنامهٔ قطعیِ قبلی غیر از استماع قرآن وجود ندارد و آنچه که در جلسه روی میدهد، بستگی به تجربهٔ عملی اعضاء دارد و هر کسی برای خود باید تصمیم بگیرد. ۸. فردا، دوشنبه، سوم اردیبهشت، ساعت ۵:۳۰ بامداد، اولین جلسه خواهد بود. همه چیز در حال آزمودن است و برنامه پس از این از طریق آزمون و خطا مشخص میشود.