جستجو
ورود کاربران
60 - حدید: ۲۳




فایل ها :


زندگی با قرآن

قرآن همه‌‌ی عالم است؛ با تمام اشیاء و حوادث و خالق و مخلوق و غیر آن. قرآن همه‌ی چیزی است که خداوند درباره‌ی تمامِ عالم می‌خواهد بگوید. همه‌ی جزئیاتی که ما در آن هستیم، و همه‌ی کلیات، گذشته و آینده؛ هر چیزی که رخ خواهد داد و هر چه باید رخ دهد. هر چه که می‌تواند رخ دهد و هر چه که نمی‌تواند رخ دهد. شما به محض این که توجه به قرآن می‌کنید و به این رابطه تمرکز و توجه پیدا می‌کنید، به مقدار توجه و تمرکز خودتان، با تمام این «حقایق» و با این «عالم» یکی می‌شوید. وقتی وارد «عالم قرآن» شدید، هر چه تمرکز شما بیشتر شود، این وحدت بیشتر تحقق پیدا می‌کند. هر چه که به این رابطه بیشتر توجه کنید و تمرکز در آن داشته باشید، این وحدت را بیشتر احساس می‌کنید. آنچه که در این میان، پس از فهم این رابطه و درک آن، مهم است، این است که شما در مقابل آن تسلیم باشید. این حوادث ممکن است مثبت یا منفی باشد. ممکن است خواب‌آلودگی یا نشاط یا شرایط دیگر باشد. حتی تشتت‌ها و بن‌بست‌ها و رکودهایی که در اثر این رابطه و در حین توجه به آن ایجاد می‌شود، از این قاعده استثناء نیستند. اگر انسان توجه کند که آن‌ها بخشی از این عالمِ درک‌‌شده هستند، نه تنها بد نیستند، بلکه این تشتت و بن‌بست از تمرکزی که به صورت مستقل و بدون توجه به قرآن حاصل شود، ارزشمندتر است. ناملایمات و ناکامی‌های عالم بیرون، یعنی حوادثی که قبل از «ورود به عالم قرآن» برای انسان رخ می‌دهد، هر چه بیشتر باشد، هنگام قرائت قرآن باعث حضورِ بیشتر و توجه و تمحض بیشتر در «عالم قرآن» می‌شود. تا جایی که انسان از ناکامی‌های قبلی خود شاد می‌شود، و از کامیابی‌های بعدی رویگردان می‌شود. در این حالت، انسان باید از هر چه که در «عالم قرآن» رخ می‌دهد، استقبال کند و از آن نترسد. این رخدادها گاهی راهنمایی هستند که برای انسان روی می‌دهد. به محض آن که انسان در این عالم غرق می‌شود، راهنمایی‌هایی رخ می‌دهد که خودش آن را درک می‌کند. این‌طور نیست که انسان جدای از قرآن باشد، و قرآن با او تخاطب و تکلّم کند؛ بلکه انسان چون موجی است که در دریا غرق است، و یک لحظه متوجه می‌شود که او خودش هم جرئی از این دریاست و جدای از آن نیست. توجه به قرآن ممکن است به صورت‌ها و جلوه‌های مختلفی باشد که خود انسان متوجه می‌شود که مثلاً باید توجه به معنی بکند یا از آن بگذرد. گاهی وضعیت طوری است که انسان اجازه ندارد، حتی از توجه به «جلد قرآن» عبور کند. مثلاً کسی می‌خواهد قرآن قرائت کند، آن را در دست می‌گیرد و تمحض و «غرق‌شدن در دنیای قرآنی» در همین مرحله برای او رخ می‌دهد؛ او دیگر حق ندارد از آن گذر کند! چون گذر از آن، بیرون‌آمدن از این دنیا، به طلبِ علم و اطلاع و ثواب است، که همه‌اش دنیایی و انحرافی است. بر عکس، گاهی ممکن است لازم باشد فرد به معنی آیات و یا تفسیر توجه کند. گاه ممکن است در تنهایی و سکوت انجام دهد و گاه باید تدریس و تألیف کند. خود این «دریایی» که او در آن غرق شده، به او نشان می‌دهد که سرنوشت این موج چیست، و به چه سو و تا کجا باید برود، نه کم‌تر و نه بیش‌تر. اگر غیر آن برود، از این «عالم» بیرون آمده و در غفلت و توهم همیشگی خود دربارهٔ قرآن گرفتار شده است. هر چه که هست، راه ورود به «عالَم قرآن»، توجه به قرآن و تمرکز بر آن و «حذف حواشی» آن است؛ و پس از آن به هر چه و هر کجا که نتیجه آن شد، باید تسلیم باشد. البته نباید از این مسیر ترسید، چون ظرفیت آن را خداوند به انسان می‌دهد.


بحث :


آخرین جلسات برگزار شده ؟
66 - وادی هیچ
1404-09-18
نگارش برای انتخاب
65 - تمرین آقای رحیمی فرد -
1404-09-11
نگارش برای انتخاب
28 - چه‌گونه قرآن بخوانیم؟ (ارائهٔ تجربیات و سؤالات)
1404-08-17
رسالهٔ عملیّه (۶)
27 - مقدّمات و مختصّات «توجّه به نفس»
1404-08-10
رسالهٔ عملیّه (۶)
کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب این سایت تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر است.
با ما در شبکه های اجتماعی