جستجو
ورود کاربران
5 - چکیدهٔ دستوری (۱) - رسیدن به خودآگاهی


۱- هدف از این اربعین رسیدن به یک خودآگاهی است. آگاهی از خویشتن در اینکه من چه نقطه ای هستم؟ باید به چه سمتی بروم؟ مسیر من از کجا گذر می کند؟ چگونه باید بروم؟ و منزل‌های بین راه کدام است؟ بدون این آگاهی و درک سوالات و مسائل مربوط به آن نیروی حرکت انسان به هدر می‌رود و اکثر انرژی انسان بی‌حاصل می‌ماند.

۲- سعی ما در این چند جلسه رساله ۵ بر این قرار داشت که تمام اندوخته‌ها و یافته‌های خود را در یک نظام تحلیل جامع به هم پیوند زنیم و به یک نظم جامع در بررسی حالات خود برسیم. یک نظم فکری در بررسی و مشاهده هر چیزی که به حرکت و زندگی انسان مربوط می‌شود.

۳- این نظم فکری -که در رساله ۴ توضیح داده شد- باید بتواند نقطه توقف ما و سیر اینده و منازل بین راه و خط سیر و خیلی از امور دیگر را روشن کند تا از سرگردانی‌ها و بلا تکلیفی نجات پیدا نموده و نیروی خود را به صورت متمرکز بر مسیر و میدان اصلی متمرکز کنیم. علاوه بر انکه در این اربعین باید بتوانیم این نظم و نگرش‌های همراه ان را در بوته آزمایش بگذاریم، نقصها و شکاف‍های آن را معین نموده و آن را تکمیل نمائیم.

۴- چگونه می توان به چنین امکاناتی رسیده و از این نگرش‌های متعدد و متشتت و تمام اجزا و پاره های فکری به یک نگاه نهایی رسید و سپس ان را در این مدت امتحان نمود؟ چگونه می‌توان شکاف‌ها و "باگ"‌های آن را دریافت و آن را تبدیل به برنامه نهائی برای سال آینده نمود؟ چگونه خود را از بلاتکلیفی احتمالی و این همه تحلیل و سوال و ابعاد متناقض -یا حداقل متعدد- نجات داده و برای زندگی روزمره خود یک برایند اجرائی و کامل گرفت؟

۵- بهترین روش این است که برایند تمام این نظم و نگرش‌های همراه ان را در یک "چکیده دستوری" جمع نمود. یک دستور موجز ومختصر اما محوری که ابعاد و زوایای این نظم و نگرش‌ها را داشته و بتواند ما را در مقام عمل از بلاتکلیفی نجات داده و محور عملی برای ما ایجاد کند. محوری که چنان با بخش‌های مختلف در ارتباط است که نقص‌ها را برطرف نموده، امکانات را فعلی ‌کند، نیرو را متمرکز و همه قدرت انسان را به کار ‌گیرد و رضایت حداکثری برای انسان ایجاد نموده و شکست‌ها و ناکامی‌های انسان را توضیح قابل قبولی ‌دهد.

۶- "چکیده دستوری" باید در حداقل ایجاز باشد و بهتر است یک عبارت یا یک جمله و یا حداکثر یک خط باشد. اما همین عبارت موجز در زندگی روزمره انسان با اجزای زندگی در تماس بوده و با عمق وجود وروح وروان انسان درگیر و هر کجا برای انسان چون چراغی در تاریکی، روشنی و راهنمائی به ارمغان بیاورد و همچون راهنما، مسیر انسان را از میان چندراهه‌ها تعیین کند.

۷- در اکثریت قریب به اتفاق موارد و اشخاص؛ کلمات و عبارت‌های کلی وهمیشه درست و شعاری نمی‌تواند "چکیده دستوری" باشد. عبارت‌هایی که همیشه درست است و هر زمان برای انسان صدق می‌کند اما هیچ نتیجه‌ای برای تعیین مسیر روشن و واضح ندارد. "چکیده دستوری" باید همچون خط‌کشی ومرز دقیق در دوراهی و چندراهی به انسان الگو و رفتار درست را نشان دهد وچنان دقیق و روشن باشد که فرد بتواند بر اساس ان عمل نموده، مراقبه نماید و سپس محاسبه کند که ایا این مرز را با دقت رعایت نموده و یا خیر.

۸- "چکیده دستوری" در این اربعین قابل آزمون بوده، نقایص و شکاف‌ها را نشان می‌دهد و به انسان می‌آموزد که آیا نظم و نگرشی که اساس این چکیده بود قابل اتکا برای آینده هست یا خیر و چه نقایصی دارد وچگونه باید کامل شود و اگر باید تعویض شود؛ به چه دلیل و چه نگاه و دستوری باید جای آن بیاید.

۹- یکی از علائم مهم "چکیده دستوری" این است که موفقیت در ان برای فرد ساده و سهل و حتمی و موردی است و در زندگی روزانه قابل حصول است. بنابر این دستوراتی که قابل اجراو جزئی ومصداقی نیست و نیز آنچه که مبهم و غیر قابل محاسبه است و دستوری که در اکثر موارد انسان در ان موفق نمی‌شود نمی تواند "چکیده دستوری" باشد.

۱۰- چکیده‌ها به شدت متناسب با فرد است و از یک فرد تا دیگری به اندازه دو دستور متضاد با هم فرق می‌کند. آنچه که برای یکی "نجات بخش" است می‌تواند برای دوست نزدیک و رفیق سلوکی او "سهم مهلک" باشد. برای یکی اسارات انتخابی در یک موضوع و مساله یا نسبت به یک انسان باارزش‌ترین دستور است وبرای دیگری ازادی و رهائی و فرار از هر قید و بند بیرونی.

۱۱- چکیده‌ها ممکن است کاملا ظاهری نادرست و ناپسند داشته باشد و شامل اموری شود که در نگاه ظاهری خلاف عرف و اخلاق و حتی شریعت باشد. به عنوان مثال فردی که دچار وسواس شدیدی در یک امر دینی شده، مهمترین و نجات بخش ترین دستور این است که هرگز به این حکم توجه نکند! در واقع در ظاهری از عدم توجه به این حکم دینی تعادل فرد در رعایت این امر دینی برقرا می‌شود. ممکن است فردی نیاز با لاابالی‌گری وبی‌قیدی داشته که درواقع چیز دیگری است که در این قالب بیان می‌شود و نیز بسیاری از دستورات سرنوشت ساز دیگر.

۱۲- برخلاف آنچه که در بند ۹ گفته شد، گاهی ممکن است که دستور سرنوشت ساز برای فردی در یک مقطع زمانی در نهایت صعوبت باشد زیرا هیچ کلیشه‌ای نهایی و کامل نیست. انسانی که در یک مقطع روحی و دربرهه‌ای از حرکت روحی نیازمند به کار گرفتن اراده‌ای پولادین و فشار سنگین به خود و مبارزه سخت و طاقت‌فرسائی بوده و همه اینها را باید در دستوری سرنوشت ساز خلاصه کند که در نهایت صعوبت است. کسی که در چمبره‌ای از غفلت‌های عمیق و زندگی‌ پرجاذبه گرفتار شده و در حالی که امکانات روحی و وجودی ومعرفتی بی‌نظیری دارد اما به هر دلیل نامعلوم، بدون چنین فشار عمیق و سرنوشت ساز امکان رهائی از این چمبره را ندارد. گاهی این چمبره چنان قوی است و فرد عادت به تسلیم درمقابل جاذبه‌ها و وسوسه‌های ان را دارد که هرگز موفق به رهائی نمی‌شود مگر پس از گرفتار شدن دریک گرداب سخت و نابود کننده که او را مجبور به کاری می‌کند که به اختیار خود انجام نداده است.

۱۳- همچنین برخلاف آنچه که در بند ۷ گفته شد گاهی چکیده دستوری برای فرد یک امر کلی و عبارتی است که در نگاه اول کاملا شعاری به نظرمی‌رسد. مثلا کلیت مراقبه یا نظم یا انجام اموری در راس وقت مقرر می تواند اثر کلیدی بر زندگی او گذاشته و او را وارد مرحله جدیدی نماید. در این حالت فرد باید برای این امر کلی مشخصات زمانی یا مکانی یا هر نوع دیگری تعریف کند تا آن را از یک حالت کلی به امری قابل مراقبه و محاسبه با دقت تمام تبدیل کند.

۱۴- چکیده دستوری نباید به قیمت فراموشی بخشی از نگرشهای مثبت و منفی به دست آمده تدوین شود. باید به نوعی باشد که فضای کلی نگرش‌ها و نظم کلان و تمام مسائلی که در این مدت و قبل از ان به دست امده با این چکیده همچون نخ تسبیحی به هم متصل شده و از طریق ان به نتیجه برسد. بنابر این:

رفتارها و نتایج عکس العملی که در برهه‌ای از زمان تحت تاثیر واکنش‌ها و عکس العمل‌های انسان، ظهور می کند و همان اندازه که ناگهانی سر می‌رسند به صورت ناگهانی نیز غیب می‌شوند نمی‌توانند چکیده دستوری محسوب شوند؛

همچنین جواب‌های منطقی که انسان هنگام خوشی و شادی و تعادل به سوالات می دهد نیز -احتمالا- اعتبار چندانی ندارد و آنچه که در هنگام عصبانیت و واکنش‌های احساسی و خشم و نفرت با حب وبغض از انسان صادر می‌شود را نمی توان با نادیده‌گرفتن و پاک کردن صورت مساله حذف نمود؛

آنچه که در نگاه اول به عنوان چکیده دستوری به ذهن انسان می‌اید باید در گذر زمان و مخصوصا در این اربعین به صورت‌های مختلف و زمان‌های مجزا به آزمون گذاشت ونتایج را تحلیل نمود؛

بدون رفاقت و نتایج آن در بسیاری از موارد نمی‌توان به نتایج به دست امده اطمینان نمود.

۱۵- در جلسه این هفته به صورت شفاهی بعضی از نمونه‌های این چکیده ها را به گفتگو می‌گذاریم.


- تکلیف این هفته (شماره۴)

آیا شما آماده تدوین چکیده دستوری مختص خودتان هستید؟ آن را بنویسید.
در صورتی که آماده نیستید چه مراحلی برای رسیدن به آن را در نظر دارید؟


فایل ها :


رسالهٔ عملیّه (۵)

دورهٔ پنجم رسالهٔ عملیّه


بحث :

1 - 1403-03-23 گفت‌وگو مشاهده فایل ها :

آخرین جلسات برگزار شده ؟
29 - هم‌زاد
1403-10-11
نگارش برای انتخاب
36 - سورهٔ نور
1403-10-10
استماع و تکلیم با قرآن
34 - ارزیابی و نقد و نظر
1403-10-15
رسالهٔ عملیّه (۵)
199 - حکمت ۲۰۴ نهج‌البلاغه
1403-10-07
خانۀ پدری
کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب این سایت تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر است.
با ما در شبکه های اجتماعی