جستجو
ورود کاربران
25 - عجله (سورهٔ رعد)


وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلاتُ (۶). اگرچه برای انسان، رفتار مردمانی که زمان نزول رسالت بودند و درخواست عذاب می‌کردند و به افکار خودشان مطمئن بودند و عذاب را دروغ می‌دانستند و پیوسته به پیامبران می‌گفتند اگر راست می‌گویید عذاب را نازل کنید، عجیب است اما این رویه‌ی همیشگی انسان است، از جمله خود ما. ما که با عجله و شتاب و توجه و تمرکز به سوی سیئات و امور منفی و افکار نادرست و ناامیدی‌ها و هر چیزی که منفی است می‌رویم و به مغفرت و رحمت و هدایت و امید و همه‌ی چیزهای مثبتی که جلوی رویمان روشن و آشکار و واضح و نقد هست بی‌توجه هستیم و بعد دچار این‌همه اضطراب و تشویش و ناراحتی و یأس می‌شویم و نمی‌‌دانیم چه‌کار کنیم. این ما هستیم که با این افکار منفی با عجله پیش می‌رویم: يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ (۶).

در ️اطراف ما حسنات پیوسته فراوان و نقد و در دسترس و کنار گوشمان و جلوی چشممان و جلوی پایمان روشن و واضح و آشکار است اما ما افکار شیطانی و منفی و تردیدها و این در و آن در زدن‌ها و افکاری که پشت سر هم می‌آیند و توهمات و ناامیدی‌ها را می‌بینیم، این روحیه‌ی ماست که عجله می‌کنیم و به سمت سیئات و ناامیدی‌ها و افکار منفی می‌رویم و همه‌ی عبرت‌ها و حوادثی که در زندگی برای ما پیدا شده و می‌تواند ما را راهنمایی کند که جهان این‌قدر منفی نیست، زندگی این‌قدر ناامید نیست و مسیر این‌قدر سخت نیست را نمی‌بینیم.

وقتی خداوند به نوعی این (مَثُلاتُ) را به ما یادآوری می‌کند، آن چیزهایی که گذشته، آن عبرت‌ها و همه‌ی آن اموری که بر خود ما جاری شده و وقتی بعد از این یادآوری ما لحظه‌ای توجه می‌کنیم و هوشیار می‌شویم، آن‌گاه به سمت مسیر صحیح می‌رویم ولی دو قدم و دو روز و دو هفته‌ و دو مرحله‌ی دیگر دوباره استعجال به سیئات می‌کنیم! اما با این حال: إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِلنَّاسِ (۶). خداوند پیوسته به این استعجال ما بی‌توجهی می‌کند ما از او منفی‌ها را می‌خواهیم اما او به ما مثبت‌ها را می‌دهد اما اگر کسی بازهم خودداری نکرد و به سمت عِقاب خدایی رفت، عِقابی که از خودش در‌می‌آید و به دلیل بی‌توجهی به این‌همه راه صحیح است، دیگر تقصیر کسی نیست. این انسان است که مسیرهای صحیح را نسیه می‌پندارد و مسیرهای منفی را نقد.

وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ(۷). وقتی که صحبت مسیر است ، مسیر هدایتی است که جلوی روی انسان است، همه‌ی اموری که او را هدایت می‌کند، اما او همه‌ی این‌ها را مبهم و غبار آلود و مجهول تصور می‌کند و بعد دنبال نشانه‌های دیگری است، چیزی که آشکار و روشن است و جلوی چشم‌هایش هست را نمی‌بیند و چشمانش را می‌بندد و به منفی‌ها نگاه می‌کند و بعد می‌گوید حالا نشانه به من نشان دهید.

إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ (۷). نیازی به این آیات نیست و همه چیز روشن است و پیامبر و رسولان درونی و بیرونی برای این می‌آیند که این هدایت را به انسان دوباره یادآوری کنند و برای هر انسانی و هر گروهی هدایت کننده‌ای است و بدون هدایت کننده امکان ندارد.

اللَّـهُ يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثى‏ وَ ما تَغِيضُ الْأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ (۸). خداوند همه چیز را می‌داند، اختیار جهان بی‌نهایت است.

اما كُلُّ شَيْ‏ءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ(۸). این مسیر باید از راه خودش برود تا انسان به کمال برسد. انسان خودش پذیرفته به این جهان برگردد تا به این مراحل برسد. این‌همه داد و بیداد و فغان از انتخابی که خودش کرده؟! انسان به عالمی آمده که با مقدار است با تقدیر و حساب و کتاب است و از راهش باید رفت.

عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعالِ(۹). این خداوند نیست که چیزی را از ما دریغ می‌کند او عالمِ غیب و شهادة و بزرگ و بلندمرتبه است.

لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ (۱۴). او ما را به مسیری دعوت می‌کند که حق مطلق است. همه‌ی این نگاه‌های باطل ما در آن جواب داده می‌شود و راه صحیح است، راهی است که خیر دنیا و آخرت و همه‌ی آرزوها و رویاها و درخواست‌های انسان به حق و حقیقت در آن جواب داده می‌شود. خداوند این دعوت را دارد، دعوتی حق و کامل و تمام عیار است و ذره‌ای باطل و شائبه در آن نیست. اما وقتی انسان توجه‌اش را از این دعوت برمی‌گرداند.

الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لا يَسْتَجِيبُونَ لَهُمْ بِشَيْ‏ءٍ (۱۴). هیچ چیزی برای آن‌ها در این بازگشتشان نیست.

إِلاَّ كَباسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْماءِ لِيَبْلُغَ فاهُ (۱۴). همچون انسانی که از دریای خروشان، از اقیانوس آب زلال، از این‌همه اموری که در دسترس انسان است، به کف آبی اکتفا می‌کند و سعی می‌کند با این کف آب ذره‌ای آب بنوشد و این آب را به دهانش برساند.

وَ ما هُوَ بِبالِغِهِ (۱۴). اما همان یک ذره هم به او نمی‌رسد.

وَ ما دُعاءُ الْكافِرِينَ إِلاَّ فِي ضَلالٍ (۱۴). انسانی که از این‌همه حق و حقیقتی که در مقابلش هست روی برمی‌گرداند و به امور باطل و ناامیدی‌ها و توهمات توجه می‌کند، به تخیلات و به چیزهایی که ثمره و فایده‌ای ندارد، به اموری که هزاران بار آن‌ها را تجربه کرده، به بازگشت به اموری که می‌داند ثمره و فایده‌ای ندارد اما در جواب وجدان خودش مدام انتظار نشانه‌ی جدیدی دارد، نشانه پس از نشانه، اما کسی که این‌گونه رفتار می‌کند هیچ نتیجه‌ای نمی‌گیرد ولی هر موقع که بازگردد، همین لحظه، بلافاصله نتیجه برای او واضح و آشکار می‌شود.

لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ (۱۴). این حق و حقیقت، کُنه حقیقتی است که پیش انسان حاضر و ظاهر و آشکار و آماده است. هر لحظه که برگردد جواب می‌گیرد و نیاز به هیچ چیز دیگری نیست.


فایل ها :


استماع و تکلیم با قرآن

وَ كَلَّمَ اللهُ مُوسىٰ تَكليماً: و خداوند با موسی سخن گفت؛ چه سخن‌گفتنی! اگرچه «تکلیم» مقام خاص حضرت موسی کلیم‌الله است، اما آیا با کلام خداوندی که بر جان و روح ما می‌نشیند، جواب و پاسخی شایسته از درون انسان نمی‌جوشد؟ «تکلیم» و «گفت‌وشنود» اگرچه به شکل کامل آن برای اولیای الهی رخ می‌دهد، اما قلب و روح ما در تشعشعی که از کلام الهی جذب می‌کند، پیوسته از درون خود با تمامی وجود و ظرفیت به تکلم می‌پردازد و این کلام و «تکلیم» گرچه از طرف ما با ظرفیت معرفتی محدود و ناقص و با هزاران خطا و اشتباه صورت می‌گیرد، اما جذبه و اقتدار کلام الهی اجازهٔ انحراف و خطا به آن نمی‌دهد و ما را پیوسته و پیوسته به «تکلیم»ِ بالاتر و کامل‌تر رهنمون می‌کند؛ و ما می‌توانیم امیدوار باشیم که از طریق این تکلیم با حضرت حق ارتباطی کامل‌تر و نزدیک‌تر پیدا کنیم و از دریای ظلمانی جهل و غفلت به سوی قله‌های نوری که در پس آن نور است (نور علی نور)، حرکت کنیم. پس چرا باید از چنین شاه‌راهی که به سوی تکلیم هموار است، از استماع آیات الهی غفلت کنیم: وَ إِذا قُرِئَ القُرآنُ فَاسْتَمِعوا لَهُ وَ أَنصِتوا لَعَلَّكُم تُرحَمونَ؛ پس چون قرآن را می‌شنوید، جان خود را برای شنیدن و توجه‌کردن به آن آماده کنید، ای بسا که رحمت و هدایت الهی شما را فرا گیرد. تذکرات: ۱. هنگام قرائت قرآن نهایت توجه و تمرکز خود را به کار گیرید و مقدمات آن را از قبل آماده کنید. ۲. هم‌زمان با شنیدن آیات، توجه به خویشتن را به صورت کامل مراقبت کرده و هرگز از خود و احوال خود غافل نشوید. ۳. در توجه به خویشتن سعی کنید از هر نوع افکار روزمره و مشکلات و حوادث و چیزهای شبیه به آن خودداری کرده و توجه خود را به ذات خویش، بدون هیچ اضافه و مازادی، معطوف دارید. ۴. سؤالات و نیازها و مشکلات و هر آن‌چه که مربوط به زندگی روحی و حرکتی انسان است، به صورت خودجوش بر انسان هجوم می‌آورد و اگر انسان به آن توجه نکند، چه‌بسا جواب‌ها و آگاهی‌ها و افکار ارزشمندی به همان صورت خودجوش برای انسان فراهم شود. راه درست این است که تا انتهای استماع قرآن هم‌چنان به آن بی‌اعتنا باشید: نه با آن مبارزه کنید و نه به آن اعتنا کنید. این باعث خواهد شد که افکار ارزش‌مند، بیشتر و بیشتر از درون انسان بجوشد. اگر در میانهٔ استماع قرآن به این افکار توجه کنید، در همان نقطه متوقف خواهد شد. بناء بر این، پس از پایان استماع و تمرکز و تأمل و سکوت می‌توانید این افکار را یادداشت نمایید. ۵. توجه داشته باشید که هر برداشت و مشاهده‌ای تنها در صورتی اعتبار دارد که با عقل صریح و روشن موافقت داشته باشد. بناء بر این، احساسات برآمده از زندگی روزمره، حب‌وبغض‌های رایج، افکار و مشاهدات داستان‌گونه و تخیلی، کلمات و جملاتی که معنای اندکی دارد و هم‌چون خواب‌های عادی انسان است و هر چیزی که معارف ارزش‌مند عقلانی در آن نباشد، نه تنها قابل اعتنا نیست، بل‌که مانع انسان بوده و از خواطر بی‌ارزش یا شیطانی است. بناء بر این، نباید به آن اعتنایی شود و اشتراک‌گذاشتن و حتی توجه به آن باعث اختلال روحی و فکری فرد و جمع شده و باید از آن خودداری کرد. آن‌چه در «استماع و تکلیم» برای انسان روشن می‌شود، باید ارزش والای معرفتی و عقلی داشته و با عقل صریح و روشن قابل محاسبه باشد. ۶. بر خلاف برنامهٔ «مخاطبه با قرآن» قرائت قرآن در این‌جا به صورت تحقیق (یا مجلسی) خواهد بود و زمان آن کوتاه و بین ۵ تا ۷ دقیقه است. مدت سکوت پس از آن نیز تنها ۵ دقیقه خواهد بود و بعد از آن افراد می‌توانند تجربیات خود را به اشتراک بگذارند. ۷. اگر برای صحبت و مطلب شفاهی بعد از انتهای جلسه می‌آیید، از آمدن خودداری کنید! تنها در صورتی بیایید که برای استماع قرآن و رسیدن به تجربهٔ «تکلیم» حاضر می‌شوید. در عین حال که ممکن است هیچ صحبت شفاهی هم گفته نشود! هیچ برنامهٔ قطعیِ قبلی غیر از استماع قرآن وجود ندارد و آن‌چه که در جلسه روی می‌دهد، بستگی به تجربهٔ عملی اعضاء دارد و هر کسی برای خود باید تصمیم بگیرد. ۸. فردا، دوشنبه، سوم اردیبهشت، ساعت ۵:۳۰ بامداد، اولین جلسه خواهد بود. همه چیز در حال آزمودن است و برنامه پس از این از طریق آزمون و خطا مشخص می‌شود.


بحث :


آخرین جلسات برگزار شده ؟
66 - وادی هیچ
1404-09-18
نگارش برای انتخاب
65 - تمرین آقای رحیمی فرد -
1404-09-11
نگارش برای انتخاب
28 - چه‌گونه قرآن بخوانیم؟ (ارائهٔ تجربیات و سؤالات)
1404-08-17
رسالهٔ عملیّه (۶)
27 - مقدّمات و مختصّات «توجّه به نفس»
1404-08-10
رسالهٔ عملیّه (۶)
کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب این سایت تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر است.
با ما در شبکه های اجتماعی