سوال اصلی که در این جلسه گفتگو خواهد شد این است که چگونه زمان خود را مدیریت کنیم. تمام سرمایه انسان عمری است که با سرعت در حال تمام شدن است. وقتی که ما سعی در استفاده و بهره بردن از عمر خود میکنیم دچار آشفتگی روزانه شده و مدیریت زمان نه تنها از دست ما خارج میشود بلکه گرفتار کمبود وقت و بینظمی و عدم برنامه شدیدی شده و چه بسا سررشته امور به شکل کامل از دست ما خارج شود. گاهی -یا اکثر اوقات- این مشکل چنان شدید است که بدون دستور العمل و راهبرد کافی امکان موفقیت در سیر حرکت انسانی مقدور نیست. اکنون برای رسیدن به یک راهبرد درست و جامع برای مدیریت زمان نیازمند گفتگوئی مقدماتی هستیم تا مساله شکافته و پس از به راهحل بپردازیم:
برای بهتر انجام شدن گفتگو سوالاتی که یکی از دوستان پیشنهاد داده با اندکی تغییر ارائه میشود:
۱. بعضی از افراد موفقیت بسیاری در وقت و زندگی روزمره خود دارند و اصلا میزان این موفقیت با افرادی مانند ما قابل مقایسه نیست، گوئی زمان برای آنها بسط پیدا کرده است و شبانه روز آنان با ما متفاوت است؛ وضعیت اینها چگونه است و آیا ما میتوانیم همچون آنها باشیم یا حداقل مرتبهای از موفقیت آنان را کسب کنیم؟
۲. وقتی که موفق در مدیریت زمان و کارهای روزمره و برنامه ریزی شده پیدا نمیکنیم چه باید کرد؟ اضطراب آن را چه کنیم؟ وقتی مجبور به حذف بخشی از آن هستیم چه باید کرد وچگونه باید حذفیها را انتخاب نمود؟ چه کارهایی را باید به حداقل رساند؟ احساس تلف شدن وقت که عموما به سراغ ما میاید حقیقی است یا توهم است؟ چگونه باید با ان برخورد نمود؟
۳. آیا برای کارهای روزانه خود دسته بندی مشخصی باید داشت؟ چگونه و چه راهکاری برای برنامه ریزی روزانه وجود دارد؟
۴. در زمانهای اجباری اتلاف وقت همچون ترافیک و رانندگی و حتی آشپزی و حرفههای دستی -در نگاه افراد خاص- و مانند ان چه برنامههایی باید اجرا نمود و چگونه میتوان از وقت استفاده نمود؟
۵. آیا شروع کردن چند کار همزمان با زمینه های مختلف (زمینه مذهبی، هنری، سلوک، شغل و ...) امکان پذیر است و باعث افزایش اضطراب نمی شود؟
۶. آیا هیچ کاری نکردن و کارهای نفیی و ترک کار و انکار و سکوت و مانند آن هم بخشی از کار است؟
۷. آیا MultiTask بودن در یک زمان(انجام چندکار به صورت همزمان) آثار منفی به دنبال دارد؟
۸. وقتی تنوع کاری در طول روز زیاد باشد، آیا باعث پرش ذهنی نمیشود به صورتی که افکار انسان مغشوش شده و موقع انجام این کار در افکار دیگری غوطه میخورد و همینطور این اغتشاش فکری تا آخر روز ادامه پیدا کند؟ برای این پرشها و اغتشاش مدام ذهنی چه باید کرد؟
این سوالات را هم یک دیگر از دوستان اضافه نمود که گرایش فلسفی بیشتری نسبت به زمان دارد:
۹. آیا زمان واقعاً همانطور که ما فکر و عمل میکنیم، خطی است؟ آیا مفهوم اندازه و مقدار، در مورد و زمان و وقت اهمیت دارد؟ چطور است که گاهی در زمان کم (زمان به معنای شناخته شده فعلی) کارهای زیادی انجام میشود و برعکس کار کمی را در مدت زمان زیادی انجام میدهیم-در حالی که حال و توان و تمرکز ما یکسان بوده است؟
۱۰. چطور است که گاهی میگوییم زمان کند میگذرد بدون اینکه هیچ ربطی به نوع کار ما داشته باشد و برای بقیه هم همینطور است یعنی زمان گاهی درازتر میشود یا کوتاهتر-سوای اینکه بخواهیم بگوییم مثلا در هنگام انجام کار جذاب، زمان سریعتر میگذرد و …
۱۱. آیا واقعا زمان یک عدد است در حالی که وجود ما و روح ما-هر کدام به تناسب زیست خود ما- زمان مخصوص خودش را دارد و طور دیگری زمان را سِیر میکند و میگذراند؟
۱۲. آیا واقعا همه یکساعتها با هم برابرند که بخواهیم بر اساس آن برنامهریزی کنیم؟ آیا واقعا برنامهریزی و مدیریت با زمان ارتباط مستقیم دارد؟
- تکلیف جلسهٔ ۲۶
آیا شما جواب سوالاتتان را در مورد مدیریت زمان خودتان در جلسه این هفته گرفتید؟
اگر جواب مثبت است؛ آن جواب چیست؟
و اگر جواب منفی است؛ چه بخشی بدون جواب مانده است؟