جستجو
ورود کاربران
30 - رستگاری (سورهٔ مؤمنون)


قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ (مومنون:۱)

رستگاری انسان امری پیچیده و تردید‌پذیر و مشکل نیست. بی‌تردید آن‌هایی که در مسیر ایمان هستند به نتیجه می‌رسند، در این نتیجه تردیدی نیست. "ایمان" راه سختی نیست که انسان، پیچیده و گرفتار و دچار کلافگی و سختی و دچار ابهامات شود. مشکلاتی که ما به طور طبیعی گرفتارشان هستیم، از بی‌توجهی انسان به مسیر روشن ایمان است. اگر انسان لحظه‌ای توجه کند، در همان لحظه رستگاری قطعی است.

ایمان، روشن و واضح است.

الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ (مومنون:۲)

آن لحظاتی که انسان به نماز می‌ایستد، لحظات اندکی که با زندگی روزمره‌اش تنازع و تناقض و تضادی ندارد. اگر همان لحظات را به‌درستی به نماز بایستد، به سرعت متوجه خدایی می‌شود که از رگ گردن به او نزدیک‌تر است، دیگر مشکل و سختی‌ای نیست. ایستادن به خشوع،خشوع در مقابل حقیقت بی‌نهایت. انسانی که در زندگی روزمره گرفتار است و این گرفتاری او را دچار تردید و ناراحتی و کلافگی و از خودبیگانگی و هزاران مشکل دیگر می‌کند، دقایق اندکی که به نماز می‌ایستد توجه‌اش را از این زندگی روزمره بیرون بیاورد و به خودش توجه کند و به آن حقیقت بی‌نهایتی که در درونش نهفته است.

وَ الَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ (مومنون:۳)

آن چیزی که در زندگی روزمره‌ی ما فراوان است نه فایده دنیایی دارد و نه فایده آخرتی، نه از آن استفاده می‌بریم و نه لذتی و نه کسی از آن بهره می‌برد و نه کسی دنبال آن است. اما مثل یک دور باطل و بیهوده و بی فایده حاضر نیستیم از آن دست برداریم. کنار گذاشتن آن هیچ ضرری به هیچ‌کسی و هیچ‌جایی نمی‌زند. نه در دنیا و نه در آخرت. تنها دلیل این رفتارها، عادت‌های بیهوده و باطل، تقلیدهای بی‌نتیجه، افکاری که انسان حاضر نیست آن‌ها را ترک کند، است. انسان فکر می‌کند زندگی همین است و همه‌ی چیزهای بی‌نتیجه‌ای که در زندگی ما پراکنده است و دست بردار از آن نیستیم.

وَ الَّذِينَ هُمْ لِلزَّكاةِ فاعِلُونَ (مومنون:۴)

زکات پرداختن و دادن آن بخش اندکی از امکانات مادی، معنوی و هر چیزی که در این جهان داریم برای کسانی که اهل آن هستند، زکات به معنای حقیقی و کاملش است. آن بخش اندکی که هرگز ضرری به زندگی و به امکانات ما نمی‌زند و به آن چیزی که ما داریم هیچ خسارتی وارد نمی‌کند و پرداخت آن نه تنها خسارت وارد نمی‌کند بلکه روح و جسم و روان ما را پاک می‌کند و احساس راحتی، احساس لذت، لذت معنوی و بهترین احساس‌های زندگی را برای انسان به ارمغان می‌آورد. ما از این‌ها دوری نکنیم، انجام بدهیم، این زکات زندگیمان را پرداخت کنیم. این زکات در هر چیزی یک نوع است و هیچ ضرری به انسان نمی‌زند. نه ضرر مادی و نظر معنوی. بلکه امکان استفاده‌ی انسان از امکاناتش را بیشتر و کامل‌تر و تمام عیارتر می‌کند. چیزی به انسان می‌دهد که به طور طبیعی انسان به آن دسترسی ندارد، همچون پولی که بخشی از آن را به صدقه و زکات می‌دهد و این پول نه تنها برکت می‌کند بلکه احساسی از لذت و راحتی و گوارا بودن را ایجاد می‌کند و مصرف آن در درون انسان لذتی ایجاد می‌کند که قبلش امکان نداشته و این‌ها همه، اموری سهل و ساده است، ما هستیم که این را پیچیده و سخت می‌کنیم و با انواع مشکلات خودمان را می‌پیچانیم تا به این حقیقت توجه نکنیم. این پیچشی که نه استفاده دارد و نه لذتی و نه هیچ چیز دیگری. صرف عادت. صرف انکار و تردید و مشغولیت روزمره.

وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ (مومنون:۵)

حالتی از انسان زمانی که برای خود برنامه‌ریزی می‌کند، با دیگران قرار می‌گذارد، چیزهایی از آن‌ها دریافت می‌کند و پیمان‌هایی می‌بندد، این است که از ابتدا با آزادی، اختیار و آگاهی این توافق‌ها را انجام داده باشد، اما پس از آن خود را دچار تردید، گیجی یا سرگردانی نکند.

وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ (مومنون:۸)

انسان باید برنامه‌ی اندکی برای بخش کوچکی از زندگی روزمره‌اش داشته باشد برای محافظت و برنامه‌ریزی بر این امر حیاتی. برنامه‌ای که با نگاهی اندک با توجهی اندک انسان را به نتایج عادی می‌رساند و همه‌ی این‌ها اموری سهل و ساده است که ما خودمان آن را پیچیده کردیم و از آن فاصله گرفتیم. در صورتی که اگر کسی به این توجه کوچکی بکند و به این ایمان و مراحل عملی آن که در زندگی ما امری سهل و ساده است برسد و اگر این حداقل را رعایت کند، خداوند او را به مقام رستگاری می‌رساند. این رستگاری قطعی است خداوند با این عبارت بیان می‌کند:

قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ: رستگار شدن، تمام شده است. قطعی است.

أُولئِكَ هُمُ الْوارِثُونَ. الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيها خالِدُونَ (مومنون: ۱۰-۱۱)

در آینده و در باطن این جهان هم این‌ها کسایی هستند که فردوس، بهشت برین، برای این‌ها ساخته شده و این تردید انسان تردیدی بیهوده است، تردیدی است که برای خودش ایجاد می‌کند وگرنه لحظه‌ای به گذشته‌ی خودش نگاه کند که چگونه خلق شده: وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِينٍ. ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِي قَرارٍ مَكِينٍ (مومنون:۱۲-۱۳).

خلقت انسانی که از چکیده‌ای از گل، از اندکی از گل او را آفریده و نطفه کرده و در یک قرارگاه استوار گذشته و این مراحل مختلف طی شده تا این نطفه تبدیل به چیزهای دیگر شده، گوشت و استخوان بر آن آمده و خلق دیگری برایش ایجاد شده و این مقام «احسن‌الخالقین» خداوند به کمکش آمده و همه‌ی زندگی انسان این گونه است.

وَ لَقَدْ خَلَقْنا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرائِقَ وَ ما كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غافِلِينَ (مومنون:۱۷)

هفت آسمان را بالای سر شما ایجاد کردیم، این خداوند چگونه ممکن است که از خلقش غافل شود؟! همه‌ی چیزهایی که هست و همه‌ی برنامه‌ها برای این است که انسان بداند این رستگاری در دست و مُشت اوست و سخت و طاقت فرسا نیست، راحت و آسوده است. این ما هستیم که آن را برای خودمان سخت و طاقت‌فرسا می‌کنیم، به دلیل تردید‌ها، انتظارهای غلط، انحراف‌های بی‌دلیل، اعمال لغو بی‌حاصل، توجه کردن به چیزهایی که نتیجه‌ای برایمان ندارد، پرداخت نکردن اندکی از آن امکانات عظیمی که خداوند به ما داده در جهتی که آن جهت ما را کامل‌تر می‌کند و امکانات ما را بیشتر می‌کند و ما پیوسته در این تردید و ابهام و سختی هستیم و این سختی "کار خودمان" است. این تردید "نتیجه‌ی اعمال خودمان" است و هیچ چیزی غیر از این وجود ندارد.


فایل ها :


استماع و تکلیم با قرآن

وَ كَلَّمَ اللهُ مُوسىٰ تَكليماً: و خداوند با موسی سخن گفت؛ چه سخن‌گفتنی! اگرچه «تکلیم» مقام خاص حضرت موسی کلیم‌الله است، اما آیا با کلام خداوندی که بر جان و روح ما می‌نشیند، جواب و پاسخی شایسته از درون انسان نمی‌جوشد؟ «تکلیم» و «گفت‌وشنود» اگرچه به شکل کامل آن برای اولیای الهی رخ می‌دهد، اما قلب و روح ما در تشعشعی که از کلام الهی جذب می‌کند، پیوسته از درون خود با تمامی وجود و ظرفیت به تکلم می‌پردازد و این کلام و «تکلیم» گرچه از طرف ما با ظرفیت معرفتی محدود و ناقص و با هزاران خطا و اشتباه صورت می‌گیرد، اما جذبه و اقتدار کلام الهی اجازهٔ انحراف و خطا به آن نمی‌دهد و ما را پیوسته و پیوسته به «تکلیم»ِ بالاتر و کامل‌تر رهنمون می‌کند؛ و ما می‌توانیم امیدوار باشیم که از طریق این تکلیم با حضرت حق ارتباطی کامل‌تر و نزدیک‌تر پیدا کنیم و از دریای ظلمانی جهل و غفلت به سوی قله‌های نوری که در پس آن نور است (نور علی نور)، حرکت کنیم. پس چرا باید از چنین شاه‌راهی که به سوی تکلیم هموار است، از استماع آیات الهی غفلت کنیم: وَ إِذا قُرِئَ القُرآنُ فَاسْتَمِعوا لَهُ وَ أَنصِتوا لَعَلَّكُم تُرحَمونَ؛ پس چون قرآن را می‌شنوید، جان خود را برای شنیدن و توجه‌کردن به آن آماده کنید، ای بسا که رحمت و هدایت الهی شما را فرا گیرد. تذکرات: ۱. هنگام قرائت قرآن نهایت توجه و تمرکز خود را به کار گیرید و مقدمات آن را از قبل آماده کنید. ۲. هم‌زمان با شنیدن آیات، توجه به خویشتن را به صورت کامل مراقبت کرده و هرگز از خود و احوال خود غافل نشوید. ۳. در توجه به خویشتن سعی کنید از هر نوع افکار روزمره و مشکلات و حوادث و چیزهای شبیه به آن خودداری کرده و توجه خود را به ذات خویش، بدون هیچ اضافه و مازادی، معطوف دارید. ۴. سؤالات و نیازها و مشکلات و هر آن‌چه که مربوط به زندگی روحی و حرکتی انسان است، به صورت خودجوش بر انسان هجوم می‌آورد و اگر انسان به آن توجه نکند، چه‌بسا جواب‌ها و آگاهی‌ها و افکار ارزشمندی به همان صورت خودجوش برای انسان فراهم شود. راه درست این است که تا انتهای استماع قرآن هم‌چنان به آن بی‌اعتنا باشید: نه با آن مبارزه کنید و نه به آن اعتنا کنید. این باعث خواهد شد که افکار ارزش‌مند، بیشتر و بیشتر از درون انسان بجوشد. اگر در میانهٔ استماع قرآن به این افکار توجه کنید، در همان نقطه متوقف خواهد شد. بناء بر این، پس از پایان استماع و تمرکز و تأمل و سکوت می‌توانید این افکار را یادداشت نمایید. ۵. توجه داشته باشید که هر برداشت و مشاهده‌ای تنها در صورتی اعتبار دارد که با عقل صریح و روشن موافقت داشته باشد. بناء بر این، احساسات برآمده از زندگی روزمره، حب‌وبغض‌های رایج، افکار و مشاهدات داستان‌گونه و تخیلی، کلمات و جملاتی که معنای اندکی دارد و هم‌چون خواب‌های عادی انسان است و هر چیزی که معارف ارزش‌مند عقلانی در آن نباشد، نه تنها قابل اعتنا نیست، بل‌که مانع انسان بوده و از خواطر بی‌ارزش یا شیطانی است. بناء بر این، نباید به آن اعتنایی شود و اشتراک‌گذاشتن و حتی توجه به آن باعث اختلال روحی و فکری فرد و جمع شده و باید از آن خودداری کرد. آن‌چه در «استماع و تکلیم» برای انسان روشن می‌شود، باید ارزش والای معرفتی و عقلی داشته و با عقل صریح و روشن قابل محاسبه باشد. ۶. بر خلاف برنامهٔ «مخاطبه با قرآن» قرائت قرآن در این‌جا به صورت تحقیق (یا مجلسی) خواهد بود و زمان آن کوتاه و بین ۵ تا ۷ دقیقه است. مدت سکوت پس از آن نیز تنها ۵ دقیقه خواهد بود و بعد از آن افراد می‌توانند تجربیات خود را به اشتراک بگذارند. ۷. اگر برای صحبت و مطلب شفاهی بعد از انتهای جلسه می‌آیید، از آمدن خودداری کنید! تنها در صورتی بیایید که برای استماع قرآن و رسیدن به تجربهٔ «تکلیم» حاضر می‌شوید. در عین حال که ممکن است هیچ صحبت شفاهی هم گفته نشود! هیچ برنامهٔ قطعیِ قبلی غیر از استماع قرآن وجود ندارد و آن‌چه که در جلسه روی می‌دهد، بستگی به تجربهٔ عملی اعضاء دارد و هر کسی برای خود باید تصمیم بگیرد. ۸. فردا، دوشنبه، سوم اردیبهشت، ساعت ۵:۳۰ بامداد، اولین جلسه خواهد بود. همه چیز در حال آزمودن است و برنامه پس از این از طریق آزمون و خطا مشخص می‌شود.


بحث :


آخرین جلسات برگزار شده ؟
66 - وادی هیچ
1404-09-18
نگارش برای انتخاب
65 - تمرین آقای رحیمی فرد -
1404-09-11
نگارش برای انتخاب
28 - چه‌گونه قرآن بخوانیم؟ (ارائهٔ تجربیات و سؤالات)
1404-08-17
رسالهٔ عملیّه (۶)
27 - مقدّمات و مختصّات «توجّه به نفس»
1404-08-10
رسالهٔ عملیّه (۶)
کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب این سایت تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر است.
با ما در شبکه های اجتماعی