🔸️تجربهها برای افراد متفاوت است. گاهی یک حس خاصی دارد و گاهی هم ندارد. گاهی یک خلسه پیدا میشود و گاهی هم خیال و اوهام زیاد میشود. گاهی کم است و گاهی زیاد. آیا این اشکالی دارد؟
🔸️در این مسیر انواع امور مثبت و منفی برای انسان پیدا میشود. البته انسان در حدی که میتواند باید این را سازماندهی کند؛ فرض کنید انسان مشکل خوابآلودی دارد و سعی کند تا حدی که میتواند خوابآلود نباشد؛ مثلا غذا زیاد نخورده باشد که با شکم پر نتواند هیچ نوع تفکری داشته باشد. اینها چیزهایی است که تحت کنترل خودش است. اما نتیجه دست انسان نیست، نتیجه همان امواجی است که در آن تصاویر برای شما نشان داده شد. یعنی انواع این حالتها، حسها، خوابآلودگی، سرحالی و انواع تجربیات مثبت و منفی در این مسیر برای انسان پیدا میشود. انسان نباید جلب ویژگیهای مثبتش شود و نباید به خاطر وجود منفیها متوقف شود. باید همین مسیر را رو به جلو حرکت کند. فرد مقداری که میتواند باید برنامه ریزی داشته باشد، اما نتیجه دست خودش نیست.
🔸️در این سیر کلی تجربیات مثبت و منفی فراوانی برای انسان پیدا میشود که بعضیهای آن در اوج و بعضیهای آن در بدترین و پایینترین حالت هستند؛ هیچ کدام نه مثبت هستند و نه منفی؛ مهم ادامه دادن و استمرار است. البته انسان میبایست برنامهریزی خودش را داشته باشد.
🔸️شرح امام درون:
یک مقدار خیلی کمی از این شرح نظری است که مفصل در جلسه فاطمیه بحث کردیم؛ در مورد توحید و ولایت [دو سال پیش فاطمیه]. این تجربهای نیست که برای انسان به راحتی حاصل شود.با یک پرسش و پاسخ به جواب نمیرسید؛ اصلا اینطور نیست. "این مسئله باید با استمرار در مسیر و عمل انسان حاصل شود". یک مقدار کمی از این بحث را باید از حیث نظری درک کرد و بقیهاش در عمل باید حاصل شود. تجربهی توجه به نفس، این حقیقت نماز است و دلیل اینکه ما نمیتوانیم این توجه را در نماز حاصل کنیم، چون عادت کردیم در نماز توجه به اذکار و صدای خودمان و معانی کلمات کنیم، وقتی متوجه شویم که حقیقت نماز این است که انسان از همهی این موارد بگذرد تا آن ارتباط حقیقی درون انسان بجوشد، کمکم برای انسان حاصل میشود. منتها مقداری تمرین میخواهد؛ در همین ماه رمضان، همزمان با برنامهی صبح شما میتوانید نمازهایتان را هم شروع به اصلاح و تمرین کنید. سوال شده که تعداد رکعتها را فراموش میکنیم، خودتان برای رفع این موانع اقدام کنید و توجه کنید این قبیل چیزها نباید "مانع مسیر" شود.
🔸️سوال:
آیا در برنامهی صبح نوشتن تجربه ارزشی دارد؟ یا فرآیندی که رخ میدهد اهمیت دارد؟
نوشتن تخیلاتی که میآید چقدر اهمیت دارد؟
در مورد اربعینهایی که در آنها ذکر داریم این ذکر به ذهن و خود انسان جهتدهی نمیکند و خود این مسئله با توجه به خویشتن در تضاد نیست؟
🔸️پاسخ(در مورد کتابت):
کتابت در صبحها ارزشمند است منتها نه اینکه انسان تخیلات و پرت و پلاهایی که در ذهنش ایجاد میشود را بنویسد در واقع یک گزارشی از این سفر روحی را مینویسد. چیزی که در این کتابت اهمیت دارد گزارش این سفر روحی است. آن چیزی که اهمیت دارد سیر روحی است که کتابت شود.[در مبحث کتابت کاملا توضیح داده شده).
🔸️پاسخ (در مورد اذکار):
اذکار در نماز و در غیر از نماز میتوانند کاملاً مانع انسان باشند و این وقتی اتفاق میافتد که انسان به لفظ یا مفهوم توجه کند. توجه به معانی کلمات در نماز قطعا میتواند مضر باشد. اما وقتی انسان آن حقیقت را عملاً مثل یک فرآیند طی کند، مثلاً وقتی تسبیح میگوید: "سبحان ربی الاعلی و بحمده" به جای اینکه به لفظ یا مفهوم توجه کند خودش "تسبیح عملی" کند.
🔸️شرح تسبیح عملی:
تسبیح عملی یعنی اینکه من از هرچه که اعتقاد دارم و هرچه که به عنوان خدا برای خودم میسازم و از همهی اینها فاصله میگیرم و کنار میگذارم. این نه تنها مضر نیست بلکه اصلا خود این همان حقیقت توجه به نفس و بازگشت به خویشتن است. این توضیح در مورد بقیه اذکار هم هست. هر ذکری را انسان عملا داشته باشد و نه اینکه فقط به لفظ و مفهوم اکتفا کند. اینکه توجه کنم خدا باید منزه باشد، خدا را باید تسبیح کرد، خدا اعلاست، همهی اینها مفاهیمی است که وقتی به آنها توجه میکنیم کاملاً مانع هستند اما انسان عملاً میتواند این ذکر را داشته باشد، یعنی انسان میتواند از هر چیزی که به عنوان خدا ساخته و اعتقادات اوست فاصله بگیرد [رجوع شود به تمرین نگارش - نماز علامه].
🔸️از مرحوم آقای قاضی نقل شده که: همهی مشکلات من تا اللهاکبر نماز است. الله اکبر نمازهای آقای قاضی چطور بود؟ یعنی مثلا حواسشان به معنی بوده یا از نظر نحوی و صرفی توجه میکردند؟! اگر اینطور بود که شبیه نماز ما میشد! ایشان حقیقت تکبیر را در وجودش انجام میداده یعنی آن لحظه از هر چیزی که میتوانسته مطرح باشد مثل دنیا و آخرت و ماده و معنا و اعتقاد و تصورات و بغض و مفاهیم طلبگی و آیتاللهی فاصله میگرفته. تکبیر حقیقی بوده، این تکبیر حقیقی وقتی که برای انسان حاصل شود آنوقت همان نماز آقای قاضی برای ما هم هست. یک مرتبه از این قابل حصول است. همین ماه رمضان؛
🔸️سوال:
آیا برای برنامه صبح بایددر محل تاریک مستقر شد؟ صفحات قرآن را ببینیم؟
🔸️پاسخ:
بستگی به حالت خود آدم دارد باید دید که چطور توجه و تمرکز انسان بیشتر حاصل میشود. حتی برای یک انسان هم گاهی متفاوت است. گاهی با یک نور کمی، تمرکز بیشتری دارد و گاهی با نور بیشتر؛ گاهی هم با تاریکی تمرکز بیشتر است؛ باید نتیجه را در نظر بگیریم که کدام ها تناسب بیشتری با ما دارد.
فایل ها :
بازگشت جناب یونس (علیهالسّلام) - رمضان و اکتشاف خویشتن (۱۴۴۶ ق.)
وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَىٰ فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمین؛ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ ۚ وَ كَذَٰلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِین... و یونس؛ هنگامی که برافروخته و خشمگین از جایگاه و قرار خود بیرون شد و پنداشت که تدبیر ما بر او سخت نخواهد گرفت؛ پس در تاریکی و سختیِ برخواسته از کارش، ندا درداد که به غیر تو بینهایتی در ورای هیچ چیزی وجود ندارد و تو از هر نقص و پنداشتی پاک هستی و این منم که به غفلت بر خود ظلم نمودم. پس ما نیز ندای او را پاسخ گفتیم و او را از مشکلات و مصیبت رها کردیم و اینگونه است که برای هر کسی که ایمان داشته باشد، راه رهایی و نجات قرار دادیم. ۱- فرصتهای ویژه در زندگیِ حرکتی انسان جایگاه ویژه دارد و رمضان یکی از مهمترین آنهاست. در جای خود بحثها و گفتگوهای بسیاری صورت گرفته که چه دلایل آسمانی و زمینی باعث اهمیت و تاثیر رمضان است که علاقهمندان میتوانند به آن مراجعه نمایند. اما در مجموع روشن است که از یکسو در این دوره زمانی تمامی تلاشهای سال گذشته انسان میتواند به ثمر رسیده و از سوی دیگر بهترین نگاه و برنامه ریزی برای سال آینده باید در این برهه زمانی صورت بگیرد. اما در برنامه امسال (۱۴۴۶ قمری)، ما به دنبال هدف دیگری هستیم: قله روحی و حرکتی که به سادگی به دست نمیآید و رمضان موقعیت ویژهای است که ارزش والای آن تنها باید در چنین طریقی هزینه شود و تنها در این صورت است که خسارتی نخواهد بود. ۲- آنچه در این سال به دنبال آن هستیم در یک کلام واضح و روشن و بدون تعارف عبارت است از «اکتشاف خویشتن»! ۳- ما و همه کسانی که این برنامه را شرکت میکنند، به طور طبیعی، تاکنون برنامههای روحی و خودسازی و حرکتیِ بسیاری را تجربه کرده، بهرههای بسیاری برده و محرومیتهای بسیاری را چشیدهایم؛ اما در این برنامه حتماً به دنبال کاری هستیم، کارستان! ما از وضعیت خود راضی نیستیم... شما یا مانند من در سنین بالایی هستید و وقت زیادی برای تلفکردن ندارید یا در سنین پایینتر هستید و حق تلفکردن عمر خود را ندارید. میدانیم که حرکتها و کارهای قبلی نتایج ارزشمندی داشته و باید شکر این نعمت را به جای گذاشت و هرگز نباید این نعمتها را دستکم گرفت؛ چرا که آنها نعمتهای خاص خداوند بوده که به هر کسی داده نمیشود و با همین نعمتهاست که الان ما اینجا هستیم و لحظهای کمگرفتن آن نعمتها ممکن است باعث محرومیتهای طولانی انسان بشود (آن طور که تجربه آن را بعضی دوستان داشتهاند). اما هر چه که نعمتهای قبلی بالاتر باشد، انتظار از خودمان و وظیفه ما نیز سنگینتر است. ما در این رمضان باید و باید سنگینترین را انتخاب کنیم و با تمام قوا به دنبال آن برویم و هرگز و هرگز به کمتر از آن راضی نشویم و اگر شیطان تردید کرد که مگر شما لیاقت این قله بلند را دارید، باید بگوییم: • ما طمع سفره از صاحب این ضیافت داریم، نه از توان و سرمایه و ظرفیت خود! • کدام میهمان احمقی است که در خانه حاتم طائی غذا از توبره خود بخورد؟! • کدام مجنونی است که وقتی لیلای او راهش دهد، به عقل و صلاحیت خود توجه کند؟! • اینجا که میهمان و بار عامی است که هزاران حاتم به گدایی و هزاران لیلا به مجنونی آمدهاند؛ پس خس بیسروپایی همچو من چرا باید به عقل و تدبیر و توان و صلاحیت خود اکتفا کند؟؟؟... خواجه شیراز میفرماید: من نه آن رندم که تَرکِ شاهد و ساغر کنم، محتسب داند که من این کارها کمتر کنم؛ من که عیبِ توبهکاران کرده باشم بارها، توبه از مِی وقتِ گُل دیوانه باشم گر کنم؛ عشق دردانهست و من غَوّاص و دریا میکده، سر فروبُردم در آن جا تا کجا سر بَرکُنم؛ بازکَش یک دَم عِنان ای تُرکِ شهرآشوبِ من، تا ز اشک و چهره راهت پُر زر و گوهر کنم؛ من که از یاقوت و لَعلِ اشک دارم گنجها، کِی نظر در فیضِ خورشیدِ بلنداختر کنم؛ چون صبا مجموعهٔ گل را به آبِ لطف شست، کجدلم خوان، گر نظر بر صفحهٔ دفتر کنم؛ عهد و پیمانِ فلک را نیست چندان اعتبار، عهد با پیمانه بندم شرط با ساغَر کُنم؛ من که دارم در گدایی گنجِ سلطانی به دست، کِی طمع در گردشِ گردونِ دونپَرور کنم؛ گرچه گَردآلودِ فقرم شرم باد از همتم، گر به آبِ چشمهٔ خورشید دامن تَر کنم؛ عاشقان را گر در آتش میپسندد لطفِ دوست، تنگچشمم گر نظر در چشمهٔ کوثر کنم؛ دوش لعلش عشوهای میداد حافظ را ولی، من نه آنم کز وی این افسانهها باور کنم. ۴- بالاترین هدف و سنگینترین وظیفه چیست؟ «رها شدن از تمام این دور باطل مادی و معنوی و بیرون آمدن از این گرداب طولانی و تمامکردن تمام تلاشهایی که تاکنون فکر میکردیم نجات در آنهاست»! یعنی خود پاک و منزه و خدایی را دیدن و بیاعتنا شدن به هر چیزی که غیر از آن است، یعنی همه چیز را رها کردن، هر چیزی که در این مغز و روح و روان ما داعیه و پرچمی دارد، یعنی آزادی، همان آزادی که اگر برای یک لحظه صورت بگیرد همه چیز حل است، یعنی اینکه: من هیچ چیزی نمیخواهم، اصلا میخواهم که هیچکس نباشم، میخواهم هیچ نخواهم، میخواهم شکستخوردهترین آدم دنیا باشم، میخواهم عریان از تمام اعتقادات و مقدساتی باشم که میدانم همه ساخته من است و مولا علی میفرماید که این وهم و ساخت ذهن توست، میخواهم همه بتهای ذهنی را کنار بزنم، میخواهم هیچ نبینم و هیچ نخواهم و عریان و برهنه از هر چیز و ناچیزی باشم تا همه جهان بیرونی با تمام مادیت و معنویت و ساختهها و مقدسات و نامقدسات را کنار بزنم و... (این چند نقطه آخر را خوب ببینید و به حفظ بسپارید که با آن کارها خواهید داشت!) ۵- این چند نقطه آخر چیست؟ بعد از اينها چه خواهد شد؟ چه اعتقاداتی سربلند میکند؟ چه مقدماتی ساخته میشود؟ چه نورانیتی حاصل میشود؟ مشکل من حل می شود؟ من معنوی میشوم؟ من فلان و فلان میشوم؟ از مشکلات رها میشوم؟ این خدا و اعتقادات را که ترک میکنم، جای آن خدا و اعتقادات بهتر می آید؟ به محض آنکه این سوال را کردید، ناخودآگاه بازگشت کردید به همان دنیای قبلی! بازگشت به خویشتن یعنی ترک همه این دنیاها و ملاکهای آن و همه عادتها و روشها و باورها. تنها در یک صورت بازگشت به خویشتن رخ میدهد: هر بار که سوال از این سه نقطه شد، تمام جوابها و میل جواب و احتمالات آن و تمام پیشرفتهای ناشی از آن را رها کنید و آزاد و وارسته شوید. اگر محکم و استوار باشید، حتی در همین رمضان، مکاشفات و مشاهدات و معارف جدید از درون شما میجوشد. حتما و حتما باید آنها را رها کنید... انواع خیالات و خطورات و تمایلات به ذهن شما هجوم میآورد، همه آنچه که سالها کنار گذاشتهاید را دوباره گرفتار میشوید، افکار و تمایلات و خطورات ذهنی چون لشکر مغول شما را ایلغار میکند، دچار فلاکتی میشوید که به خود لعنت میفرستید که این چه کاری بود به سرخود آوردم -و حتی به صاحب این متن!-. هیچ مشکلی نیست، اگر به سوی کعبه مقصود قدم برمیدارید، سرزنشهای خار مغیلان را باید تحمل کنید، ولی به آن تسلیم نشوید، همچون سیلی آنها میآیند و زندگی شما را نابود میکنند، اما شما کشته نمیشوید. پس به ترک افکار و ترک بعدی و بعدی و بعدی ادامه دهید، آنها به غارت خود ادامه میدهند، شما هم به حیات و بازگشت به خود ادامه دهید و هرگز به دنبال نتیجه -و آن چند نقطه- نباشید و مقاومت خود را از دست ندهید که همه مبارزه را از دست خواهید داد. اما به محض آنکه اولین خیالات یا باورها و افکار را با دست خود میدان دادید -نه آنچه که خودبخود در حال هجوم مغولی است-، از دایره بازگشت به خویشتن خارج شدید. نه تنها افکار و اشیا بلکه بالاترین مشاهدات و معارف و مکاشفات نیز اینگونه است و هر کجا که توجه کردید -توجه اختیاری، نه آنچه بر شما هجوم مغولی میآورد-، همان جا ایستادهاید و تمام شدهاید حتی اگر بهترین معارف باشد یا ضروریترین و حیاتیترین سوال از نتیجه و "بعد از این چه خواهد شد؟" باشد. ۶- اگر این فرایند به درستی و خوبی انجام گیرد و انسان به همان اندازه که میتواند در مقابل این هجوم خواطر و افکار و عقاید و ایدهآلها خود را نبازد و یا با هزار "بهانه و نیرنگ و فریب خویشتن" بعد از برداشتن اولین گامها شروع به "آه و ناله و نفرین خود و دیگران و زندگی و آسمان و زمین" نکند، بلکه در حد وسع خود به همین "زنده ماندن در این سیل بنیانکَن" اکتفا نماید، پس از آن نیز منتظر "نتیجه و هدف و کشف و شهود و مانند آن" نباشد؛ آنگاه اولین مرحله و گام بازگشت به خویشتن رخ میدهد. بازگشت به خویشتنی که از جنس هیچکدام از درکها و احساسات و نوشتهها و درخواستهای قبلی نیست. ۷- اگر فرد در این اولین گام خود ثبات قدم داشته باشد و در حد همین ماه رمضان بتواند خود را نگاه دارد و استمرار خود را قطع نکند و با هزار بهانه و حساب و کتاب از آن دست برندارد، آنگاه میتواند "خود را کشف نماید". این "خود" و خویشتن" از آن جنس گذشته نیست و منبع و مرجعی است که زندگی او را دگرگون میکند. اما این کشف فقط و فقط در حد "دیدن و فهمیدن" است و هنوز تا "استفاده و به کاربری آن" هزاران فرسنگ فاصله دارد. هنوز این خودی که در اثر "جهاد منظم مستمر سی روزه" کشف شده است هیچ قدرت و توانی ندارد و همچون "طفل تازه به دنیا آمده" است که فقط میتوان "او را دید و از او لذت برد" اما تا بزرگ شدن و رسیدن به "سن بلوغ و ایستادن بر پای خود" زمان و تلاش و مراحل عدیدهای در پیش دارد. ۸- آیا این توجه به نفس باید در ماه رمضان و در طول روز صورت بگیرد؟ هرگز و هرگز و هرگز. در بحث خلوت (جلسه ۱۲ رساله عملیه ۴) گفته شد که به هیچوجه نباید تمرکز و خلوت با زندگی روزمره و مشغولیتهای عادی انسان مخلوط شود. حتی نباید زمان آن بسیار و طولانی باشد. در اکثر موارد چند دقیقه منظم مستمر از هر زمان دیگری بهتر است. بنابراین در رمضان زمان مشخصی برای اینکار در نظر گرفته میشود: هنگام استماع قرآن و در دقایقی که حداکثر ۳۰ دقیقه خواهد بود. برای بسیاری از افراد دقایقی از این ۳۰ دقیقه فقط تمرکز رخ میدهد که همان کافی است. ممکن است فقط یک ثانیه رخ دهد که از سر ما هم اضافی است! ممکن است هر چند روز یک بار انسان بتواند تنها لحظهای بازگشت را موفق شود که فتح بزرگی است. ممکن است در طول رمضان فقط یک بار آن هم برای یک لحظه این حالت رخ دهد که این خود دستیافتن به قلهای بلند است و همان برای بعد از رمضان انسان کافی است و خوشا به سعادت آنکه چنین فتحی را توفیق پیدا کرده است! ۹- برنامه قرآن، مانند رمضانهای قبل، بعد از نماز صبح خواهد بود و با توجه به تغییر زمان اذان صبح، ساعت آن نیز تغییر می کند که پیوسته اعلام خواهد شد. اما بر خلاف سالهای قبل و بر خلاف تمام برنامههای قرآنی در آن هیچ ارائه شفاهی یا گفتگوی کتبی صورت نخواهد گرفت و تنها در هنگام استماع قرآن و سکوت بعد از آن به تمرکز و توجه به نفس مشغول خواهیم بود. بعد از اتمام سکوت، دوستان تجربههای خود را به اشتراک خواهند گذاشت. بر خلاف سالهای قبل، ارائه تجربه کتبی ضروری است. دلیل اینکه ارائه شفاهی و یا گفتگوی کتبی حذف شده این است که زمان فضا فقط صرف توجه به نفس شود و هیچ مانعی در مقابل آن نباشد. همچنین عدم ارائه کتبی تجربه تمرکز انجامشده، قابل قبول نیست. ۱۰- اما افراد سوالات خود را در گروه تلگرامی «سؤالات یونسیّه» درج خواهند کرد. گفتگوهای کتبی افراد در این گروه ممنوع است و تنها به طرح سوال خواهند پرداخت. اما گفتگوها در گروه تلگرامی «بازگشت یونس (علیهالسّلام)» آزاد است، به شرط اینکه تنها مباحث مربوط به رمضان انجام شود. ۱۱- مانند سال گذشته، برنامه شبانهای خواهیم داشت پیرامون متنهای قدسی. سال گذشته این متن روایت عقل و جهل بود و هنوز برای امسال برنامه قطعی نشده و دوستان در گروه «بازگشت یونس (علیهالسّلام)» می توانند پیشنهادات خود را ارائه دهند. ۱۲- بیشتر ارائه و گفتگوی شفاهی در بحث شبانه صورت خواهد گرفت و سوالاتی که برای دوستان در برنامه صبح مطرح شده نیز در این برنامه میتواند مورد بحث قرار گیرد اما به شرطی که قبل از اذان ظهر در گروه «سؤالات یونسیّه» درج شود. ۱۳- گروه اسکایپی «حضرت یونس (علیهالسّلام)» محل انجام برنامههای زنده صبح و شام است. شرط عضویت این است که فایل صوتی قبلی و این متن با دقت و تمرکز مورد توجه قرار گیرد. کسانی که این کار را به دقت و تمرکز انجام ندادهاند، شرعاً و اخلاقاً حق حضور در گروه اسکایپی را ندارند. بعد از گوش کردن و قرائت این دو فایل لطفاً به آقای قاسمی یا خانم مسلمی پیام دهید تا شما را عضو نمایند. لطفاً کسی لینک گروه اسکایپی را در اختیار فرد دیگر قرار ندهد اما لینک گروهها و کانال تلگرامی عمومی است و اشتراک آن مشکلی ندارد.
بحث :
آخرین جلسات برگزار شده ؟
28 - چهگونه قرآن بخوانیم؟ (ارائهٔ تجربیات و سؤالات) 1404-08-17