جستجو
ورود کاربران
19 - شب بیستم (اهمّیّت سرنخ‌ها)


🔸️أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ(عنکبوت:۲)

جهان و هر آن‌چه در آن است، هم‌زمان که یاری‌رسان انسان برای رسیدن به هدفی است که خود انتخاب کرده، امتحان و آزمونی نیز هست؛ اما نه آزمونی برای رسوا کردن انسان یا گرفتن مچ او، بلکه برای بازگشت او به خویش. این آزمون برای آن است که انسان به درک کاملی از خود برسد، حقیقت امور را بفهمد و آن‌چه در باطنش نهفته است—خواه نیک و خواه بد—آشکار کند.

بنابراین، اگر پرسش این باشد که چگونه می‌توان با انتخاب امر کوچکی به اهدافی بزرگ رسید، پاسخ را می‌توان در سخنان بزرگان یافت. مانند آن‌چه از مرحوم آقای قاضی نقل شده که اگر کسی نماز اول وقتش را به‌جا آورد، به هر مرتبه و مقامی که بخواهد خواهد رسید و او این را تضمین می‌کند. یا آن‌چه از آقای بهجت نقل شده که اگر کسی روزانه حتی نیم ساعت(یک ساعت) را به امور روحی، فکری و دینی خود اختصاص دهد، همین یک ساعت او را نجات خواهد داد.

یا آن‌چه در شب نوزدهم مطرح شد که انتخاب یک امر کوچک می‌تواند همچون پلی باشد برای تصرف و دست‌یابی به فتوحات بزرگ. چگونه چنین چیزی ممکن است؟ دلیل آن در ارتباطات جهان نهفته است؛ همان‌گونه که در علم جدید اثبات شده که شاید بال زدن یک پروانه در این سوی جهان، طوفانی را در آن سوی جهان ایجاد کند.

جهان، جهانی است به‌هم‌پیوسته، و انسان با کوچک‌ترین انتخاب خود، در این شبکه ارتباطی تأثیر می‌گذارد—انتخابی که در حد فهم و درکش انجام می‌دهد و بر آن پایدار می‌ماند، حتی اگر در ظاهر کم‌اهمیت به‌نظر برسد. این انتخاب می‌تواند توجه به نماز باشد، حفظ تمرکز روزانه، یا حتی اصلاح عیبی که در خود می‌یابد و از کنار آن بی‌تفاوت نمی‌گذرد، بلکه به آن توجه می‌کند و در جهت رفع آن می‌کوشد.

🔸️کسی که سرنخ کوچکی برای یک زندگی بهتر یافته، نباید آن را فراموش کند؛ چراکه همین سرنخ کوچک می‌تواند او را به بلندترین قله‌های خویش برساند، البته به شرط پی‌گیری و استمرار. طنابی که از این سو به آن سو بسته می‌شود، اگر در میانه راه پاره شود، بی‌ارزش خواهد شد. این استمرار است که انسان را به نتیجه می‌رساند. این امر کوچک، این سرنخ، در حقیقت نشانه‌ای از عالمی برتر است که بر قلب انسان نازل شده و نباید آن را دست‌کم گرفت. از همین راه می‌توان به هرکجا که اراده کند رسید، و این چیزی است که بزرگان تضمین کرده‌اند—تضمینی که نقض‌ناپذیر است، چراکه تعهد آنان مانند تعهدات ما نیست؛ سخنشان همچون سخنان معمولی نیست، (آن‌ها از عالم دیگر می‌گویند) حقیقتی است که در عمل محقق می‌شود.

انسانی که چنین سرنخی را یافته، در واقع به عالمی دیگر متصل شده است، و نباید این اتصال را کم‌اهمیت بداند.

بارها گفته‌ام و بار دگر می‌گویم
که من دل‌شده این ره نه به خود می‌پویم

🔸️اگر کورسویی در برابر انسان ظاهر شود، از همان جنسی است که بر موسی در کوه طور و در بیابان سینا تجلی یافت—یعنی همان حقیقت.

فَلَمَّا قَضى‏ مُوسَى الْأَجَلَ وَ سارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جانِبِ الطُّورِ ناراً قالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ ناراً لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْها بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ(قصص:۲۹)

این کورسویی که انسان از دور می‌بیند، نوری کوچک به نظر می‌رسد، اما وقتی به آن نزدیک می‌شود، درمی‌یابد که آن «إِنِّی أَنَا اللَّهُ» است. این تجربه، نه فقط برای موسی، بلکه برای هر یک از ما، در مرتبه‌ای

در پس آینه طوطی صفتم داشته‌اند
آنچه استاد ازل گفت بگو می‌گویم

من اگر خارم و گر گل، چمن‌آرایی هست
که از آن دست که او می‌کِشَدَم، می‌رویم

🔸️این مسیر، مسیری است کاملاً منظم، حساب‌شده، و بر پایه قواعد و مبانی دقیق، همان‌طور که همه پدیده‌های عالم این‌گونه‌اند. چگونه است که در علوم تجربی، پزشکی و فیزیک، کوچک‌ترین نشانه را بی‌دلیل نمی‌دانید؟ چگونه در علم پزشکی، یک علامت کوچک می‌تواند نشان‌دهنده مسئله‌ای بزرگ باشد، و هیچ تغییر جزئی در بدن را نمی‌توان بی‌اهمیت شمرد؟ همین نظم و دقت که در جهان فیزیکی، شیمیایی و سایر حوزه‌های علمی وجود دارد، در عالم معنا به شکلی کامل‌تر و دقیق‌تر برقرار است.

جهان، حساب و کتابی بی‌نقص دارد، اما انسان نیز باید گامی بردارد. اگر انسان امری کوچک را انتخاب کند، برای مراقبت و دقت در آن، باید همه ابعادش را بررسی کند. وقتی یک امر کوچک را با توجه و دقت انجام دهد، این امر در زندگی او توسعه می‌یابد.

لحظه‌ای که تصمیم می‌گیرد نمازش را آگاهانه بخواند، لحظه‌ای که تمرکز می‌کند، لحظه‌ای که به کتابت می‌پردازد، لحظه‌ای که برای برنامه‌هایش دقت به خرج می‌دهد، لحظه‌ای که برای ترک یک عادت منفی یا مراقبت در گفتار خود تلاش می‌کند—همه‌ی این‌ها به‌تدریج توسعه می‌یابند.

او درمی‌یابد که همین امر کوچک، زنجیره‌ای از امور دیگر را به همراه دارد که باید به آن‌ها نیز توجه کند. با استمرار این مسیر، لذت مراقبه و محاسبه در وجودش ته‌نشین می‌شود، شعله‌ور می‌گردد، و ناگهان چیزهایی را می‌بیند که پیش‌تر نمی‌دید. و این، تضمین‌شده است.

🔸️همین امشب می‌توان تصمیم گرفت. همین امشب انسان می‌تواند اراده کند و برنامه‌ای منظم، کوچک، سبک، اما قطعی و قابل اجرا برای خود در نظر بگیرد—نه امری سخت و پیچیده که انجام آن مستلزم هزاران شرط و باید باشد، نه چیزی که تنها در رؤیاها بماند و مدام به تعویق افتد. نه چیزی که در آمال و آرزوها غرق شود و پیوسته به «بعداً» موکول گردد.بلکه امری ساده، روشن، واضح، اما منظم، مستمر، و حساب‌شده. آن‌گاه که این امر کوچک را انجام دهد و بر آن پایدار بماند، لحظاتی را در زندگی‌اش خواهد یافت که نیاز به مراقبت دارند. این مراقبت، چون از یک تصمیم سبک اما سنجیده و حساب‌شده آغاز شده، به‌تدریج گسترش می‌یابد و برای او لذت‌بخش می‌شود:

خنده و گریه عشاق ز جایی دگر است
می‌سرایم به شب و وقت سحر می‌مویم

🔸️این مسیر، برای انسان تجربه‌ای از قبض و بسط به همراه می‌آورد—قبض و بسطی که سرشار از لذت است. گریه‌ای که از خنده‌اش شیرین‌تر و خنده‌ای که از گریه‌اش عمیق‌تر و حزن‌آلودتر است. همه این‌ها بخشی از زندگی انسان می‌شود، و به‌تدریج، آن‌چه بزرگان دیده‌اند، برای او نیز آشکار می‌گردد.

حافظم گفت که خاک در میخانه مبوی
گو مکن عیب که من مشک ختن می‌بویم

این مشک، تنها برای آنان نیست، بلکه برای هرکسی که تصمیمی روشن و ساده بگیرد، در دسترس خواهد بود. نیازی نیست امور را پیچیده کند، در ابهام فرو رود، یا حقیقت را مبهم و دور از دسترس بپندارد. هر انسانی، حداقلی روشن را در برابر خود می‌بیند—اما گاه، با تعلیمات نادرست و سخت‌گیری‌های بی‌جا، آن را در پرده‌ای از ابهام فرو می‌برد. اگر این تصمیم گرفته شود—و امید آن داریم که در این رمضان، در همین شب‌های قدر برای ما حاصل شود—زندگی ما، بلافاصله پس از رمضان، آغاز به تغییر خواهد کرد. تغییری که خود، آن را خواهیم دید، تغییری که مشک ختن را از عمق وجود خویش استشمام خواهیم کرد.


فایل ها :


بازگشت جناب یونس (علیه‌السّلام) - رمضان و اکتشاف خویشتن (۱۴۴۶ ق.)

وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَىٰ فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمین؛ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ ۚ وَ كَذَٰلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِین... و یونس؛ هنگامی که برافروخته و خشمگین از جایگاه و قرار خود بیرون شد و پنداشت که تدبیر ما بر او سخت نخواهد گرفت؛ پس در تاریکی و سختیِ برخواسته از کارش، ندا درداد که به غیر تو بی‌نهایتی در ورای هیچ چیزی وجود ندارد و تو از هر نقص و پنداشتی پاک هستی و این منم که به غفلت بر خود ظلم نمودم. پس ما نیز ندای او را پاسخ گفتیم و او را از مشکلات و مصیبت رها کردیم و اینگونه است که برای هر کسی که ایمان داشته باشد، راه رهایی و نجات قرار دادیم. ۱- فرصت‌های ویژه در زندگیِ حرکتی انسان جایگاه ویژه دارد و رمضان یکی از مهم‌ترین آن‌هاست. در جای خود بحث‌ها و گفتگوهای بسیاری صورت گرفته که چه دلایل آسمانی و زمینی باعث اهمیت و تاثیر رمضان است که علاقه‌مندان می‌توانند به آن مراجعه نمایند. اما در مجموع روشن است که از یک‌سو در این دوره زمانی تمامی تلاش‌های سال گذشته انسان می‌تواند به ثمر رسیده و از سوی دیگر بهترین نگاه و برنامه ریزی برای سال آینده باید در این برهه زمانی صورت بگیرد. اما در برنامه امسال (۱۴۴۶ قمری)، ما به دنبال هدف دیگری هستیم: قله روحی و حرکتی که به سادگی به دست نمی‌آید و رمضان موقعیت ویژه‌ای است که ارزش والای آن تنها باید در چنین طریقی هزینه شود و تنها در این صورت است که خسارتی نخواهد بود. ۲- آنچه در این سال به دنبال آن هستیم در یک کلام واضح و روشن و بدون تعارف عبارت است از «اکتشاف خویشتن»! ۳- ما و همه کسانی که این برنامه را شرکت می‌کنند، به طور طبیعی، تاکنون برنامه‌های روحی و خودسازی و حرکتیِ بسیاری را تجربه کرده، بهره‌های بسیاری برده و محرومیت‌های بسیاری را چشیده‌ایم؛ اما در این برنامه حتماً به دنبال کاری هستیم، کارستان! ما از وضعیت خود راضی نیستیم... شما یا مانند من در سنین بالایی هستید و وقت زیادی برای تلف‌کردن ندارید یا در سنین پایین‌تر هستید و حق تلف‌کردن عمر خود را ندارید. می‌دانیم که حرکت‌ها و کارهای قبلی نتایج ارزشمندی داشته و باید شکر این نعمت را به جای گذاشت و هرگز نباید این نعمت‌ها را دست‌کم گرفت؛ چرا که آن‌ها نعمت‌های خاص خداوند بوده‌ که به هر کسی داده نمی‌شود و با همین نعمت‌هاست که الان ما اینجا هستیم و لحظه‌ای کم‌گرفتن آن نعمت‌ها ممکن است باعث محرومیت‌های طولانی انسان بشود (آن طور که تجربه آن را بعضی دوستان داشته‌اند). اما هر چه که نعمت‌های قبلی بالاتر باشد، انتظار از خودمان و وظیفه ما نیز سنگین‌تر است. ما در این رمضان باید و باید سنگین‌ترین را انتخاب کنیم و با تمام قوا به دنبال آن برویم و هرگز و هرگز به کمتر از آن راضی نشویم و اگر شیطان تردید کرد که مگر شما لیاقت این قله بلند را دارید، باید بگوییم: • ما طمع سفره از صاحب این ضیافت داریم، نه از توان و سرمایه و ظرفیت خود! • کدام میهمان احمقی است که در خانه حاتم طائی غذا از توبره خود بخورد؟! • کدام مجنونی است که وقتی لیلای او راهش دهد، به عقل و صلاحیت خود توجه کند؟! • اینجا که میهمان و بار عامی است که هزاران حاتم به گدایی و هزاران لیلا به مجنونی آمده‌اند؛ پس خس بی‌سروپایی همچو من چرا باید به عقل و تدبیر و توان و صلاحیت خود اکتفا کند؟؟؟... خواجه شیراز می‌فرماید: من نه آن رندم که تَرکِ شاهد و ساغر کنم، محتسب داند که من این کارها کمتر کنم؛ من که عیبِ توبه‌کاران کرده باشم بارها، توبه از مِی وقتِ گُل دیوانه باشم گر کنم؛ عشق دردانه‌ست و من غَوّاص و دریا میکده، سر فروبُردم در آن جا تا کجا سر بَرکُنم؛ بازکَش یک دَم عِنان ای تُرکِ شهرآشوبِ من، تا ز اشک و چهره راهت پُر زر و گوهر کنم؛ من که از یاقوت و لَعلِ اشک دارم گنج‌ها، کِی نظر در فیضِ خورشیدِ بلنداختر کنم؛ چون صبا مجموعهٔ گل را به آبِ لطف شست، کج‌دلم خوان، گر نظر بر صفحهٔ دفتر کنم؛ عهد و پیمانِ فلک را نیست چندان اعتبار، عهد با پیمانه بندم شرط با ساغَر کُنم؛ من که دارم در گدایی گنجِ سلطانی به دست، کِی طمع در گردشِ گردونِ دون‌پَرور کنم؛ گرچه گَردآلودِ فقرم شرم باد از همتم، گر به آبِ چشمهٔ خورشید دامن تَر کنم؛ عاشقان را گر در آتش می‌پسندد لطفِ دوست، تنگ‌چشمم گر نظر در چشمهٔ کوثر کنم؛ دوش لعلش عشوه‌ای می‌داد حافظ را ولی، من نه آنم کز وی این افسانه‌ها باور کنم. ۴- بالاترین هدف و سنگین‌ترین وظیفه چیست؟ «رها شدن از تمام این دور باطل مادی و معنوی و بیرون آمدن از این گرداب طولانی و تمام‌کردن تمام تلاش‌هایی که تاکنون فکر می‌کردیم نجات در آنهاست»! یعنی خود پاک و منزه و خدایی را دیدن و بی‌اعتنا شدن به هر چیزی که غیر از آن است، یعنی همه چیز را رها کردن، هر چیزی که در این مغز و روح و روان ما داعیه و پرچمی دارد، یعنی آزادی، همان آزادی که اگر برای یک لحظه صورت بگیرد همه چیز حل است، یعنی اینکه: من هیچ چیزی نمی‌خواهم، اصلا می‌خواهم که هیچ‌کس نباشم، می‌خواهم هیچ نخواهم، می‌خواهم شکست‌خورده‌ترین آدم دنیا باشم، می‌خواهم عریان از تمام اعتقادات و مقدساتی باشم که می‌دانم همه ساخته من است و مولا علی می‌فرماید که این وهم و ساخت ذهن توست، می‌خواهم همه بت‌های ذهنی را کنار بزنم، می‌خواهم هیچ نبینم و هیچ نخواهم و عریان و برهنه از هر چیز و ناچیزی باشم تا همه جهان بیرونی با تمام مادیت و معنویت و ساخته‌ها و مقدسات و نامقدسات را کنار بزنم و... (این چند نقطه آخر را خوب ببینید و به حفظ بسپارید که با آن کارها خواهید داشت!) ۵- این چند نقطه آخر چیست؟ بعد از اين‌ها چه خواهد شد؟ چه اعتقاداتی سربلند می‌کند؟ چه مقدماتی ساخته می‌شود؟ چه نورانیتی حاصل می‌شود؟ مشکل من حل می شود؟ من معنوی می‌شوم؟ من فلان و فلان می‌شوم؟ از مشکلات رها می‌شوم؟ این خدا و اعتقادات را که ترک می‌کنم، جای آن خدا و اعتقادات بهتر می آید؟ به محض آنکه این سوال را کردید، ناخودآگاه بازگشت کردید به همان دنیای قبلی! بازگشت به خویشتن یعنی ترک همه این دنیاها و ملاک‌های آن و همه عادت‌ها و روش‌ها و باورها. تنها در یک صورت بازگشت به خویشتن رخ می‌دهد: هر بار که سوال از این سه نقطه شد، تمام جواب‌ها و میل جواب و احتمالات آن و تمام پیشرفت‌های ناشی از آن را رها کنید و آزاد و وارسته شوید. اگر محکم و استوار باشید، حتی در همین رمضان، مکاشفات و مشاهدات و معارف جدید از درون شما می‌جوشد. حتما و حتما باید آنها را رها کنید... انواع خیالات و خطورات و تمایلات به ذهن شما هجوم می‌آورد، همه آنچه که سالها کنار گذاشته‌اید را دوباره گرفتار می‌شوید، افکار و تمایلات و خطورات ذهنی چون لشکر مغول شما را ایلغار می‌کند، دچار فلاکتی می‌شوید که به خود لعنت می‌فرستید که این چه کاری بود به سرخود آوردم -و حتی به صاحب این متن!-. هیچ مشکلی نیست، اگر به سوی کعبه مقصود قدم برمی‌دارید، سرزنش‌های خار مغیلان را باید تحمل کنید، ولی به آن تسلیم نشوید، همچون سیلی آن‌ها می‌آیند و زندگی شما را نابود می‌کنند، اما شما کشته نمی‌شوید. پس به ترک افکار و ترک بعدی و بعدی و بعدی ادامه دهید، آن‌ها به غارت خود ادامه می‌دهند، شما هم به حیات و بازگشت به خود ادامه دهید و هرگز به دنبال نتیجه -و آن چند نقطه- نباشید و مقاومت خود را از دست ندهید که همه مبارزه را از دست خواهید داد. اما به محض آنکه اولین خیالات یا باورها و افکار را با دست خود میدان دادید -نه آنچه که خودبخود در حال هجوم مغولی است-، از دایره بازگشت به خویشتن خارج شدید. نه تنها افکار و اشیا بلکه بالاترین مشاهدات و معارف و مکاشفات نیز اینگونه است و هر کجا که توجه کردید -توجه اختیاری، نه آنچه بر شما هجوم مغولی می‌آورد-، همان جا ایستاده‌اید و تمام شده‌اید حتی اگر بهترین معارف باشد یا ضروری‌ترین و حیاتی‌ترین سوال از نتیجه و "بعد از این چه خواهد شد؟" باشد. ۶- اگر این فرایند به درستی و خوبی انجام گیرد و انسان به همان اندازه که می‌تواند در مقابل این هجوم خواطر و افکار و عقاید و ایده‌آل‌ها خود را نبازد و یا با هزار "بهانه و نیرنگ و فریب خویشتن" بعد از برداشتن اولین گام‌ها شروع به "آه و ناله و نفرین خود و دیگران و زندگی و آسمان و زمین" نکند، بلکه در حد وسع خود به همین "زنده ماندن در این سیل بنیان‌کَن" اکتفا نماید، پس از آن نیز منتظر "نتیجه و هدف و کشف و شهود و مانند آن" نباشد؛ آنگاه اولین مرحله و گام بازگشت به خویشتن رخ می‌دهد. بازگشت به خویشتنی که از جنس هیچکدام از درک‌ها و احساسات و نوشته‌ها و درخواست‌های قبلی نیست. ۷- اگر فرد در این اولین گام خود ثبات قدم داشته باشد و در حد همین ماه رمضان بتواند خود را نگاه دارد و استمرار خود را قطع نکند و با هزار بهانه و حساب و کتاب از آن دست برندارد، آنگاه می‌تواند "خود را کشف نماید". این "خود" و خویشتن" از آن جنس گذشته نیست و منبع و مرجعی است که زندگی او را دگرگون می‌کند. اما این کشف فقط و فقط در حد "دیدن و فهمیدن" است و هنوز تا "استفاده و به کاربری آن" هزاران فرسنگ فاصله دارد. هنوز این خودی که در اثر "جهاد منظم مستمر سی روزه" کشف شده است هیچ قدرت و توانی ندارد و همچون "طفل تازه به دنیا آمده" است که فقط می‌توان "او را دید و از او لذت برد" اما تا بزرگ شدن و رسیدن به "سن بلوغ و ایستادن بر پای خود" زمان و تلاش و مراحل عدیده‌ای در پیش دارد. ۸- آیا این توجه به نفس باید در ماه رمضان و در طول روز صورت بگیرد؟ هرگز و هرگز و هرگز. در بحث خلوت (جلسه ۱۲ رساله عملیه ۴) گفته شد که به هیچ‌وجه نباید تمرکز و خلوت با زندگی روزمره و مشغولیت‌های عادی انسان مخلوط شود. حتی نباید زمان آن بسیار و طولانی باشد. در اکثر موارد چند دقیقه منظم مستمر از هر زمان دیگری بهتر است. بنابراین در رمضان زمان مشخصی برای این‌کار در نظر گرفته می‌شود: هنگام استماع قرآن و در دقایقی که حداکثر ۳۰ دقیقه خواهد بود. برای بسیاری از افراد دقایقی از این ۳۰ دقیقه فقط تمرکز رخ می‌دهد که همان کافی است. ممکن است فقط یک ثانیه رخ دهد که از سر ما هم اضافی است! ممکن است هر چند روز یک بار انسان بتواند تنها لحظه‌ای بازگشت را موفق شود که فتح بزرگی است. ممکن است در طول رمضان فقط یک بار آن هم برای یک لحظه این حالت رخ دهد که این خود دست‌یافتن به قله‌ای بلند است و همان برای بعد از رمضان انسان کافی است و خوشا به سعادت آنکه چنین فتحی را توفیق پیدا کرده است! ۹- برنامه قرآن، مانند رمضان‌های قبل، بعد از نماز صبح خواهد بود و با توجه به تغییر زمان اذان صبح، ساعت آن نیز تغییر می کند که پیوسته اعلام خواهد شد. اما بر خلاف سال‌های قبل و بر خلاف تمام برنامه‌های قرآنی در آن هیچ ارائه شفاهی یا گفتگوی کتبی صورت نخواهد گرفت و تنها در هنگام استماع قرآن و سکوت بعد از آن به تمرکز و توجه به نفس مشغول خواهیم بود. بعد از اتمام سکوت، دوستان تجربه‌های خود را به اشتراک خواهند گذاشت. بر خلاف سال‌های قبل، ارائه تجربه کتبی ضروری است. دلیل اینکه ارائه شفاهی و یا گفتگوی کتبی حذف شده این است که زمان فضا فقط صرف توجه به نفس شود و هیچ مانعی در مقابل آن نباشد. همچنین عدم ارائه کتبی تجربه تمرکز انجام‌شده، قابل قبول نیست. ۱۰- اما افراد سوالات خود را در گروه تلگرامی «سؤالات یونسیّه» درج خواهند کرد. گفتگوهای کتبی افراد در این گروه ممنوع است و تنها به طرح سوال خواهند پرداخت. اما گفتگوها در گروه تلگرامی «بازگشت یونس (علیه‌السّلام)» آزاد است، به شرط اینکه تنها مباحث مربوط به رمضان انجام شود. ۱۱- مانند سال گذشته، برنامه شبانه‌ای خواهیم داشت پیرامون متن‌های قدسی. سال گذشته این متن روایت عقل و جهل بود و هنوز برای امسال برنامه قطعی نشده و دوستان در گروه «بازگشت یونس (علیه‌السّلام)» می توانند پیشنهادات خود را ارائه دهند. ۱۲- بیشتر ارائه و گفتگوی شفاهی در بحث شبانه صورت خواهد گرفت و سوالاتی که برای دوستان در برنامه صبح مطرح شده نیز در این برنامه می‌تواند مورد بحث قرار گیرد اما به شرطی که قبل از اذان ظهر در گروه «سؤالات یونسیّه» درج شود. ۱۳- گروه اسکایپی «حضرت یونس (علیه‌السّلام)» محل انجام برنامه‌های زنده صبح و شام است. شرط عضویت این است که فایل صوتی قبلی و این متن با دقت و تمرکز مورد توجه قرار گیرد. کسانی که این کار را به دقت و تمرکز انجام نداده‌اند، شرعاً و اخلاقاً حق حضور در گروه اسکایپی را ندارند. بعد از گوش کردن و قرائت این دو فایل لطفاً به آقای قاسمی یا خانم مسلمی پیام دهید تا شما را عضو نمایند. لطفاً کسی لینک گروه اسکایپی را در اختیار فرد دیگر قرار ندهد اما لینک گروه‌ها و کانال تلگرامی عمومی است و اشتراک آن مشکلی ندارد.


بحث :


آخرین جلسات برگزار شده ؟
28 - چه‌گونه قرآن بخوانیم؟ (ارائهٔ تجربیات و سؤالات)
1404-08-17
رسالهٔ عملیّه (۶)
27 - مقدّمات و مختصّات «توجّه به نفس»
1404-08-10
رسالهٔ عملیّه (۶)
26 - نکتهٔ محوری انکار (کارگاه)
1404-08-03
رسالهٔ عملیّه (۶)
18 - باب ۲ - فصل ۶ (تقیّه)
1404-08-28
بر آستان خِرَد (۲)
کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب این سایت تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر است.
با ما در شبکه های اجتماعی