وَ قِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قالُوا خَيْراً ( نحل: ۳۰)
این سؤالی است که از متقین پرسیده شده:
«این قرآن چیست؟ چه چیزی بر شما نازل شده؟»
و آنان پاسخ دادهاند:
خیرات؛ یعنی چیزهایی ارزشمند.
در اینجا "خیر" میتواند هر چیزی باشد که انسان را—در دنیا و آخرت—بهسوی خوبی، خوشی، آرامش، پیشرفت و رستگاری سوق میدهد.
همین سؤال از غیرِ متقین نیز پرسیده شده، و پاسخ آنان چنین بوده:
«آنچه بر ما نازل شده، چیزی جز اساطیر الاولین نیست»؛
یعنی صرفاً داستانهایی کهن، تکراری و بیتازگیاند. نه نو هستند، نه خلاقیتی در آنها دیده میشود، نه ارزش تازهای میآفرینند. فقط حرفهای گذشتهاند و بس. تفاوت این دو گروه، در حقیقت، به یک مراقبه و به یک عمل بازمیگردد. نه آن عملی که سراسر زندگی انسان را متحول میکند و دیگر نیازی به هیچ چیز باقی نمیگذارد؛ بلکه همان عمل سادهای که ما میتوانیم در ارتباط روزمره با قرآن داشته باشیم.
یعنی توجهی عادی، ولی مستمر به قرآن، در زندگی روزمره. نه معجزهای در کار است، نه قرار است کسی از اولیای الهی شود، نه نیاز به کاری شگفتانگیز است.
همین میزان توجهی که هر انسان، با یک برنامه حداقلی، میتواند به آیاتی از قرآن داشته باشد—همین آیاتی که بهعنوان تکلیف هفتگی انتخاب شدهاند—میتواند نقطه آغاز باشد.
انسان تنها کافی است اندکی به این آیات و ارتباط آنها با زندگی خود فکر کند؛ نه ارتباطی تصنعی و تحمیلی، بلکه تنها با این پرسش در ذهن:
«این آیات، در زندگی من چه معنایی دارند؟»
وقتی این پرسش در ذهن انسان باشد، دیگر آن آیات، صرفاً واژههایی تکراری و بیمفهوم نیستند.
بلکه تبدیل میشوند به مفاهیم، به اموری عینی، و به انزال خیر برای انسان.
و این، چیزی نیست که تنها مخصوص مفسران، عالمان بزرگ یا افرادی چون سلمان فارسی باشد. در همین زندگی عادی ما نیز ممکن و در دسترس است.
✅️انس با قرآن
این قرآن برای همه نازل شده؛ برای هر انسانی که حتی بخواهد اندکی با آن ارتباط برقرار کند. اگر کسی بخواهد، این ارتباط شکل میگیرد و برای ما هم کاملاً ممکن است. برنامه هفتگیای که در نظر گرفته شده، برای همین است: برای برقراری این ارتباط.
البته هر برنامه دیگری هم که انسان در ارتباط با قرآن دارد—مثل تفسیر، قرائت روزانه یا دیگر برنامهها—سر جای خودش است.
اما آن خیراتی که انسان میتواند از طریق مواجهه با قرآن در خود ایجاد کند، به شکل انس با قرآن بهوجود میآید. مثل یک رفیق که هرچند گاهبهگاه، اما برای انسان راهنمایی دارد و چیزی از او دریافت میشود.
و این، شدنی است.
✅️مرز باریک بین معنا و بیگانگی
تفاوت بین کسانی که قرآن را «اساطیر الاولین» مینامند با کسانی که در آن خیرات میبینند، ممکن است بسیار زیاد باشد. اما ما در میانه این دو قرار داریم. اگر بیتوجه باشیم، کمکم به سمت همان نگاه «اساطیر الاولین» میرویم؛ نه اینکه لزوماً به کفر یا الحاد برسیم، اما آن درک حداقلی که میتوانستیم از قرآن داشته باشیم، از دست میرود. در این صورت، هرچه به قرآن نگاه میکنیم، فقط تکرار میبینیم: نصیحتهایی که بارها شنیدهایم، حرفهایی که برای ما دیگر معنا و ارتباطی با زندگی ندارند. اما اگر این توجه و مواجهه، به شکل تدریجی و حداقلی اتفاق بیفتد—نه با فشار، نه با توقف زندگی روزانه، نه با زور—بلکه فقط با یک میزان توجه واقعی، آن وقت کمکم انسان به سمت درک خیر پیش میرود. البته باید آگاه باشیم که درون ما، بهخاطر بیتوجهیهای گذشته، ممکن است در برابر این ارتباط مقاومت نشان دهد. اما این مسیر همچنان ممکن و در دسترس ماست.
این حالت عنادی که کفار دارند، با سختترین سوگندها در برابر خداوند میایستند، و این ایستادگی را با انکار و الحاد، شدیدتر میکنند.
با قسم، آنچه را میگویند تأیید میکنند؛ و این برای ما تا این حد اتفاق نمیافتد اما برای ما هم در سطحی رخ میدهد. درون ما بخشی از این را دارد. به همین دلیل است که در ادامه آیه آمده: «وَلٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ»؛
یعنی بیشتر مردم نمیدانند.
آن جهد و تلاش عمیق علمی، مربوط به عدهای خاص است، اما این «اکثر الناس» که گفته شده، چه کسانی هستند؟ همین ما؛ خودِ ما، هر کداممان در مرتبهی خودمان. این ندانستن، از آنجاست که ما درکی واقعی از حقیقت نداریم. درک نظری داریم، ایمان داریم، اعتقاد داریم، اما این اعتقاد، هنوز در زندگیمان پیاده نشده. وقتی به قرآن نگاه میکنیم، توانایی بیرون کشیدن خیر از آن را نداریم. نوری که باید هدایتگر باشد، ممکن است برایمان معکوس شود.
آن نتیجه، به دست خداوند حاصل میشود و از عالم بالا برای انسان ارسال و انزال میگردد.
زمانی که وقت آن حادثه فرا برسد، انسان ناگهان آن فتح را میبیند. اما پیش از آن، باید تحمل داشته باشد و تأمل و مراقبه—هرچند اندک—را ادامه دهد، تا زمانی که آن اتفاق، آن کن فیکون رخ دهد.
اما این «کن فیکون» هم ناگهانی و دفعی نیست؛
مرتبه به مرتبه است.
در هر مرتبهای که ظرف وجودی انسان آمادگی پیدا کند، این معارف در او ریخته میشود.
و سپس، ناگهان، آن حالات، آن فتوحات، و آن کشف و شهود، در مرتبهی خاص خود برای او حاصل میشود.
به شرطی که انسان در این مسیر و در این توجه، صبر داشته باشد. وقتی نتیجه بهسرعت حاصل نمیشود، نباید آن را کنار بگذارد. بلکه لازم است یک برنامه تدریجی، آرام، خفیف و قابل تحمل داشته باشد؛
بهگونهای که زندگی روزمرهاش هم بههم نخورد.
همین مراجعه به آیات—برای مثال، همان بخشی که بهعنوان برنامه هفتگی تعیین میشود—میتواند نقطهی آغاز باشد. لازم نیست منتظر بماند تا در یک جلسه کسی آن را برایش بخواند. بلکه در طول هفته، با وقتی اندک، خودش به آن آیات مراجعه کند؛
ببیند چه میگویند، درنگی کند. و حتی اگر مدتی هیچ چیز برایش حاصل نشود، فقط باید صبر کند. در عین حال، باور داشته باشد به این حقیقت که:
«وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ»؛
یعنی ایمان داشته باشد که در ورای این کلمات، خدایی هست که در زمان خودش، کن فیکون میکند؛ و نتایج و آثار آن، برای انسان ظاهر خواهد شد.
✅️تفکر
بِالْبَيِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ(نحل:۴۴)
این تفکر برای ماست؛
یعنی همین چیزی که میدانیم، همین توجه. و این نتایجی برای ما دارد که تا پیش از رسیدن، قابل درک نیست. تا وقتی انسان نرسیده، نمیفهمد.
اما وقتی رسید، آنگاه تمام زحماتی که در این راه کشیده، آنچنان برایش شیرین میشود که اگر به او بگویند سر سوزنی از آن را کم کن، راضی نمیشود. همهی زندگی انسان، تقدیراتی دارد برای رسیدن به همین مرتبه. اما خودِ انسان از آن بیخبر است.
«أکثر الناس لا یعلمون»؛
اکثر مردم، درک ندارند.
فقط جلوی پای خود را میبینند، فقط مقابل چشمشان را؛ آنسوی مسیر را نمیبینند. اما وقتی که آن نتیجه برای انسان حاصل شد، وقتی که متوجه شد، آنگاه میبیند چه سفرهای برایش گسترده بوده؛ سفرهای که حاضر نیست ذرهای از آن را از دست بدهد. این، نتیجهای است که برای انسان حاصل میشود—و انسان باید به سمتش حرکت کند.
آن برنامه کلی که انسان در زندگی دارد، در جای خودش باقی است. اما این توجه به قرآن، برای کسانی مثل ما، مثل غذای آماده است؛ مثل سفرهای پهنشده که انسان بهراحتی میتواند به آن برسد. به شرطی که فقط اندکی صبر داشته باشد و توکل؛ آن هم نه توکلی که خودمان ساختهایم، بلکه توکلِ حقیقی. یعنی انسان در ذات این حرکت، در ذات این عمل، ببیند که ورای آن چیزهای دیگری هست؛
چیزهایی که تا بینهایت ادامه دارند،
تا جایی که انسان را برسانند به همان حدی که ظرف وجودی خودش فراهم کرده.
و این، شدنی است.
فایل ها :
زندگی و تفکّر در متن قدسی
زندگی و تفکر در متن قدسی برنامه قرآنی جدیدی است که تا حدی با برنامه های قبلی قرآنی متفاوت است و علاوه بر استماع و مخاطبه با قرآن برای طول هفته هم برنامهای را ارائه داده و در جلسه هم علاوه بر اشتراک تجربیات، نوعی تبیین شفاهی هم خواهد بود. برنامه جدید مواجهه با دنیای قرآنی اگرچه ادامه برنامههای قبلی است، اما مرتبه کاملتر آن بوده و از جهاتی با برنامههای قبلی متفاوت است: ۱. طبق روال قبلی برنامه انلاین آن با پخش آیاتی از قرآن مجید آغاز شده و حاضرین با مخاطبه و تکلیم با متن به توجه به نفس میپردازند. برای مواجهه با متن قدسی در این استماع مستقیم نیاز به دستور العمل خاصی نیست و دوستانی که تجربههای قبلی را دارند بهتر است خود را آزاد گذاشته و در عین غفلت نکردن از خود مسیر روحی را به هر سمتی که حرکت کرد مشاهده نموده و بعد تجربه خود را کتابت نمایند. ۲. طبق روال قبلی، نگارش تجربهها اهمیت بسزایی دارد و نباید از آن غفلت کرد و نباید به هیچ بهانهای آن را ترک نمود مگر موارد خاص که این موارد هم بهتر است با مشورت مورد بررسی قرار گیرد. ۳. افرادی که تجربههای قبلی مخاطبه و تکلیم را ندارند بهتر است به موازات این برنامه دستور العملهای قبلی را مطالعه نموده ومواردی از جلسات قبلی را تجربه نموده و گزارشی از این تجربه را ارائه داده و احیانا ابهامات و اشکالات خود را برطرف نمایند. ۴. در جلسه ارائه شفاهی صورت خواهد گرفت ولی سوال مکتوب یا شفاهی طرح نخواهد شد. سوالات اعضا میتواند در گروه مسائل طرح شده و پس از تجمیع مورد بررسی قرار گفته و موارد لازم در جلسه آنلاین -در انتهای آن- مورد گفتگو قرار گیرد. ۵. تفاوت عمده این دوره از برنامه قرآنی در کاری است که باید در طول هفته صورت گیرد. هر هفته مقدار مشخصی از متن قرانی اعلام شده و پس از استماع و مخاطبه آنلاین لازم است که دوستان در طول هفته در زندگی فکری و عملی خود آن را در نظر داشته و در این تعامل و مواجهه مستقیم با اندیشه و عمل فرد، گوئی "دیالوگ و مذاکره مرتبی بین انسان و متن آیات مربوطه و برداشتهای روحی انسان" صورت میگیرد و نتایج و ثمراتی داشته که این ثمرات ممکن است به صورت سوال در مسائل مطرح شده و یا به صورت تجربه مکتوب در جلسه بعدی گزارش شود. ۶. همراه متن اعلام شده لینک تفسیر و ترجمه وشرح متن مشخص شده نیز برای مراجعه اعلام میشود. افراد میتوانند به این شرح و تفسیر مراجعه نمایند اما نباید گرفتار پژوهش و شرح و تفسیر ذهنی و گرایشهایی مانند آن بشوند و سوالات نیز باید ثمره تعامل زیستی انسان با متن باشد نه "سوالات ذهنی قرآنپژوهانه". ۷. متنها به ترتیب است و از اول سوره ابراهیم شروع شده و همینطور به ترتیب ادامه پیدا میکند.
بحث :
آخرین جلسات برگزار شده ؟
28 - چهگونه قرآن بخوانیم؟ (ارائهٔ تجربیات و سؤالات) 1404-08-17