نحل یا زنبور عسل—که سورهای از قرآن کریم به نام آن نامگذاری شده (سوره نحل)—در آیات الهی و نیز در روایات مورد اشاره قرار گرفته است. یکی از آیاتی که در ارتباط با آن سخن گفته شده، تعالیمی را دربر دارد که متناسب با وضعیت زنبور عسل برای ما بیان شده است.
اینجا عبارت «وحی» در ارتباط با زنبور عسل به کار برده شده، و این گویا یک معنای خاصی دارد. هرچند که این وحی، طبیعتاً با آن وحیای که بر پیامبر نازل میشود متفاوت است، اما نشاندهندهی وضعیت خاصی است که این مخلوق خداوند دارد؛ وضعیتی که دربارهی فطرتش و آن چیزی که درونش نهاده شده، با تعبیر «وحی» و «أوحى ربك الی النحل» بیان شده است.
و این وحی برای چیست؟ برای اینکه زندگی متداول و عادیاش در این جهان سامان بگیرد. اینگونه که از کوه و از درخت و از آنچه انسانها از آن خانه میسازند، محل زندگی خود را فراهم میکند. از همهی اینها برای خودت خانهای بساز. در ادامه، چیزهایی گفته میشود که اینجا فقط به یکی اشاره میکنم: به روایتی که توصیه میکند به مؤمنان و شیعیان که مانند زنبور عسل باشید. سپس در ادامهی روایت توضیح میدهند که زنبور عسل، بهترین و طیبترین و پاکیزهترین چیزهای این جهان را میخورد؛ یعنی "أكل"، و ورودیِ بدنش از پاکترین اشیا این جهان است.
مثلاً یک زنبور عسل، روزانه دویست تا سیصد کیلومتر حرکت دارد. در این حرکتی که دارد، در آن محدودهای که توان حرکت دارد، هر روز با تلاش بسیار، چیزهایی پیدا میکند که پاکیزهترین، معطرترین و بهترین عصارههای اطرافش هستند؛ عصارهی گل، و از میان گلها هم بهترین را شاید انتخاب میکند. این میشود ورودی بدنش: پاکیزهترین چیزها.
و اما خروجیاش: خروجیاش یک مادهای است که آن هم پاکیزهترین است و بهراحتی هم قابل دسترسی نیست. این درست معکوس بعضی از حشرات دیگر است؛ مثلاً اگر مقایسه کنیم با مگس—که او هم میگردد، اما پلیدترین اشیاء را پیدا میکند و ارتزاقش از آنهاست. بعد هم هیچ ثمرهای، لااقل در ظاهر، در زندگی انسانها ندارد؛ انگار هیچ فایدهای نداشته باشد و حتی به نوعی باعث آزار هم میشود. البته این در نگاه عادی ماست و ممکن است در گردونهی خلقت، جایگاه ویژهای داشته باشد و آثار مهمی که ما به آن توجه نداریم، و توجهمان فقط در محدودهی ظاهری است که این را موجودی مزاحم تلقی میکنیم. اما آن بخش دیگر که مربوط به طرف مقابلش—یعنی زنبور عسل—است، چیزی است که در روایات آمده. ما هم در زندگی عادیمان وقتی خود را مقایسه میکنیم، میبینیم که ما آدمهای متوسط، گاهی مثل زنبوریم و گاهی مثل مگس (در همان نگاه ظاهری). یعنی گاهی بهترین چیزها را پیدا میکنیم، از آن استفاده میکنیم و خروجیمان—فعلی که از ما صادر میشود—بهترین فعل است؛ و گاهی اوقات هم معکوس است: بدترین چیزها را پیدا میکنیم و آن را اشاعه میدهیم.
مثلاً در فضای مجازی: بعضی آدمها هستند که از این فضا چیزهای ارزشمند پیدا میکنند و آن را به کسی میرسانند که او هم بهترین استفاده را از آن میکند. بعضی دیگر درست برعکساند: از صبح تا شب دنبال این هستند که ببینند جایی، نقطهی منفی یا اشکالی در چیزی هست و آن را اشاعه بدهند. بعد از مدتی، وجودشان مملو میشود از همین نگاههای منفی، طوری که دیگر حتی خودشان هم حریف خودشان نمیشوند. زندگیشان مملو میشود از یأس و نگاه منفی، و در زندگی روزمره دچار مشکل میشوند—به دلیل همین ارتزاق مگسگونهشان.
و بعضی آدمها برعکس، ارتزاقشان ارتزاق زنبور عسل است؛ و خروجیشان هم همانگونه است. وقتی ورودی و خروجی زندگیات سراسر پاکی و تمیزی باشد، نتیجهاش چیز دیگری خواهد بود.
بعد از این ثمرات، از این محصولات و میوههایی که پیدا کردید، از اینها ارتزاق کن. ادامهی وحیای که به زنبور عسل میشود این است: «فاسلکی سبل ربک ذللا»؛ یعنی در راههایی که پروردگارت برای تو هموار کرده، حرکت کن. این راهها انگار کوبیده شدهاند و آمادهاند؛ همانطور که وقتی میخواهند راهی بسازند، آن را با اشیای سنگین میکوبند تا برای مراحل بعدی آماده شود. این راه نیز برای زنبور عسل هموار شده است. از درون آنها، نوشیدنیهایی بیرون میآید:
«فِيهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ».
این نوشیدنیها مانند نوشدارو برای هر درد انسان دواست.
همهی اینها، آنوقت
«إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»؛
نشانهای است برای کسانی که میاندیشند.
آنچه گفته شده، در روایات برای داستانسرایی نیست، بلکه برای انسانهایی است که تفکر میکنند و سعی دارند از اینها چیزی بیرون بکشند. اینها آیات و نشانههایی است برای اینکه راه خود را پیدا کنند.
راه چیست؟ این است که وقتی وحی برای زنبور عسل آماده است—برای موجودی متفاوت از انسان—و وقتی برای او راه باز است، پس برای انسانی که قرار است خلیفةالله باشد، این بیشتر از آن آماده است. این وحی به معنای راهنمایی الهی برای انسانهاست، هر زمانی که خودشان قدم کوچکی بردارند، طوری که زمینه آماده شود. اما ما زمینههایمان همه خراب است. این وحی مثل بارانی است که از آسمان میآید، اما اگر بیاید بر زمینی که بهدلیل اعمال ما داغ و در حال انفجار است، از بین میرود و به ما نمیرسد. وحی خداوند هم برای انسانها همینطور است؛ برای تکتک ما آماده است. آماده است تا نازل شود—نه اینکه نازل نمیشود؛ بلکه پیوسته در حال نزول است—اما ما محیط را برای آن آماده نکردهایم. اگر آماده کنیم...
ادامهاش هم این است:
«كُلِي مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ»؛
یعنی آمادگی تکوینیِ جهان، برای اینکه رزق مادی و معنویِ انسان مهیا شود، فراهم است. پیوسته، انگار که این جهانِ تکوینی، به انسان داده میشود؛ از همهی ثمرات. بعد از این، اینهمه زمینههای مختلف، امکانات مادی و معنوی که برای تو هست، از آنها استفاده کن، «فَاسْلُكِي سُبُلَ ».
و اگر این کار را کردی، آنوقت این مسیر خداوند، نه فقط یک مسیر، بلکه راهی بینهایت و بیشمار مسیر پیش روی تو باز میشود تا این راهها را بروی به سمت بینهایتِ رب.
خداوند موجودی جدا از این جهان که فقط در آسمان باشد نیست؛ حرکت انسان در هر مسیری به سمت بینهایت، همان «سبیل رب» است. هر کسی، در هر کاری، در هر زمینهای، هر جایی، هر زمانی، هر شکلی... کافیست این راهی را که میرود، محدود به جنبهی مادیاش نکند، بلکه آن را جلو ببرد. نگاهش به افقهای دوردست باشد؛ نگاهی که از این محدودهی تنگ چشم، کمی فراتر رود. این میشود سلوک در «سبیل رب» برای انسان.
و این راه همواره در اختیار انسان، ذلیل و تسلیم است. راه بهسوی خداوند، در همین جهان، در اثر مهندسی کائنات، برای انسان، ذلیل و تسلیم است.
نتیجهاش چیست؟ خروجیِ کار انسان، خروجیهایی است به شکلهای مختلف که در آن «شفاء للناس» است. همان آثاری که عسل، در محدودهی خاص خودش، برای انسان دارد، برای انسانی که در راه رب گام برمیدارد نیز هست. اگر کسی این «سبل رب» را طی کند، این راهی که برایش آماده شده، آنگاه شفا در عملکرد او برای دیگران صادر میشود.
و این، طبیعت این جهان است؛ و پیوسته انگار که این وحی در حال نزول به همهی ماست. انگار که جهان به انسان اعلام میکند و دعوتش میکند که: «بیایید! مسیرتان را بروید!». نمیخواهید خودتان را به زحمت بیندازید. این مسیر برای شما آماده است.
اگر دچار زحمت و مشکلی میشوید، این بهدلیل آن است که واقعیتِ این جهان، واقعیت تکوینی آن را نمیبینید، مشاهده نمیکنید.
فایل ها :
زندگی و تفکّر در متن قدسی
زندگی و تفکر در متن قدسی برنامه قرآنی جدیدی است که تا حدی با برنامه های قبلی قرآنی متفاوت است و علاوه بر استماع و مخاطبه با قرآن برای طول هفته هم برنامهای را ارائه داده و در جلسه هم علاوه بر اشتراک تجربیات، نوعی تبیین شفاهی هم خواهد بود. برنامه جدید مواجهه با دنیای قرآنی اگرچه ادامه برنامههای قبلی است، اما مرتبه کاملتر آن بوده و از جهاتی با برنامههای قبلی متفاوت است: ۱. طبق روال قبلی برنامه انلاین آن با پخش آیاتی از قرآن مجید آغاز شده و حاضرین با مخاطبه و تکلیم با متن به توجه به نفس میپردازند. برای مواجهه با متن قدسی در این استماع مستقیم نیاز به دستور العمل خاصی نیست و دوستانی که تجربههای قبلی را دارند بهتر است خود را آزاد گذاشته و در عین غفلت نکردن از خود مسیر روحی را به هر سمتی که حرکت کرد مشاهده نموده و بعد تجربه خود را کتابت نمایند. ۲. طبق روال قبلی، نگارش تجربهها اهمیت بسزایی دارد و نباید از آن غفلت کرد و نباید به هیچ بهانهای آن را ترک نمود مگر موارد خاص که این موارد هم بهتر است با مشورت مورد بررسی قرار گیرد. ۳. افرادی که تجربههای قبلی مخاطبه و تکلیم را ندارند بهتر است به موازات این برنامه دستور العملهای قبلی را مطالعه نموده ومواردی از جلسات قبلی را تجربه نموده و گزارشی از این تجربه را ارائه داده و احیانا ابهامات و اشکالات خود را برطرف نمایند. ۴. در جلسه ارائه شفاهی صورت خواهد گرفت ولی سوال مکتوب یا شفاهی طرح نخواهد شد. سوالات اعضا میتواند در گروه مسائل طرح شده و پس از تجمیع مورد بررسی قرار گفته و موارد لازم در جلسه آنلاین -در انتهای آن- مورد گفتگو قرار گیرد. ۵. تفاوت عمده این دوره از برنامه قرآنی در کاری است که باید در طول هفته صورت گیرد. هر هفته مقدار مشخصی از متن قرانی اعلام شده و پس از استماع و مخاطبه آنلاین لازم است که دوستان در طول هفته در زندگی فکری و عملی خود آن را در نظر داشته و در این تعامل و مواجهه مستقیم با اندیشه و عمل فرد، گوئی "دیالوگ و مذاکره مرتبی بین انسان و متن آیات مربوطه و برداشتهای روحی انسان" صورت میگیرد و نتایج و ثمراتی داشته که این ثمرات ممکن است به صورت سوال در مسائل مطرح شده و یا به صورت تجربه مکتوب در جلسه بعدی گزارش شود. ۶. همراه متن اعلام شده لینک تفسیر و ترجمه وشرح متن مشخص شده نیز برای مراجعه اعلام میشود. افراد میتوانند به این شرح و تفسیر مراجعه نمایند اما نباید گرفتار پژوهش و شرح و تفسیر ذهنی و گرایشهایی مانند آن بشوند و سوالات نیز باید ثمره تعامل زیستی انسان با متن باشد نه "سوالات ذهنی قرآنپژوهانه". ۷. متنها به ترتیب است و از اول سوره ابراهیم شروع شده و همینطور به ترتیب ادامه پیدا میکند.
بحث :
آخرین جلسات برگزار شده ؟
28 - چهگونه قرآن بخوانیم؟ (ارائهٔ تجربیات و سؤالات) 1404-08-17