جستجو
ورود کاربران
15 - کهف: ۲۸-۵۳


✅دستورالعمل ماندگار

وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَ لا تَعْدُ عَيْناكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا (کهف:۲۸)

بعضی از آیات الهی چنان معانی کاملی برای زندگی انسان دارند که گاهی انسان فکر می‌کند همین‌ها برای تمام زندگی کافی است. گویی آن روایت، یا آن متن، یا آن آیه برای انسان دستورالعملی است که بیش از آن چیزی نیاز ندارد. چه خوب است که انسان آیاتی را که این‌گونه می‌بیند، پیوسته در ذهن خود تکرار کند تا برای او حکم دستورالعملی ماندگار داشته باشد. قنوت انسان اگر چنین آیاتی باشد ـ آیاتی که او در زندگی خود با آن تماس داشته و ارتباط گرفته ـ آثار بسیار بیشتری خواهد داشت.

این یکی از همان آیات است؛ آیه‌ای که انسان می‌تواند بر پیشانی زندگی خود نصب کند:

«وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ»

برای اینکه در این مسیر قدم بگذاری، مشکلات فراوانی پیش رویت خواهد بود؛ سرگردانی‌ها، ناراحتی‌ها و همه چیزهایی که داری. اما توجه کن به آنان که صبح و شب برنامه‌ی مراقبه، توجه و ذکر به سوی بی‌نهایت دارند، و سعی کن خودت را همراه آنان قرار دهی.

«وَ اصْبِرْ» خودت رو در اینجا قرار بده.

اگرچه هنوز به آن مرتبه نرسیده‌ای، اما خودت را همراه کن تا آنجایی که می‌توانی، همان اندازه که می‌دانی. آنان کسانی هستند که «یُرِيدُونَ وَجْهَهُ»، به سوی بی‌نهایت، به افق‌های نامتناهی می‌نگرند و آن مسیر را طلب می‌کنند.

✅خود مراقبی

وَ لا تَعْدُ عَيْناكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا (کهف:۲۸)

وقتی در زندگی روزمره، در ارتباطات، در دیدارهای روز و شب، در میهمانی‌ها، تجمعات یا فضای مجازی با آدم‌هایی روبه‌رو می‌شوی که زینت‌ها و زیبایی‌های ظاهری دارند ـ در حالی‌که آنان که «يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ» بودند این زینت‌ها را ندارند ـ یا وقتی احساس می‌کنی خودت این چیزها را نداری، پیوسته رویت را برگردان و چشم ندوز. این چشم پرسه نزند. این چشم اگر به این زیبایی‌های ظاهری خیره شود، نفست را به لغزش می‌اندازد. کمی نفست را نگه‌دار. «وَاصْبِرْ نَفْسَكَ»

وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطاً(کهف:۲۸)

وقتی می‌خواهی دنبال کسی بروی، دنبال کسی نرو که درونش غفلت کرده و فراموشی بر او حاکم شده است. این غفلت و نسیان از ذکر خدا، از توجه به بی‌نهایت بازمانده است. دنبال آنان نرو؛ با کسانی باش، با همراهانی باش، پیروی کسانی را بکن که قلبشان از توجه به بی‌نهایت باز نمانده است. این قلب‌ زنده‌ است. «وَ اتَّبَعَ هَواهُ»

اما آنان که قلبشان زنده نیست و پیرو هوای نفس‌اند، ناگهان، بی‌حساب و بی‌عقل، مانند تندبادی یا گرد و خاکی که یک‌باره شهر را دربرمی‌گیرد، عمل می‌کنند. هوا این‌گونه است؛ این تمایلات دقیق و درست و حساب‌شده هوا نیست. هوا وقتی است که تمایلات بی‌حساب‌وکتاب، افسارگسیخته و رها باشند.

چنین کسانی دنبال همان تمایلات افسارگسیخته می‌روند. دنبال آنان نرو. آنان کسانی هستند که: «كانَ أَمْرُهُ فُرُطًا»؛

به دلیل همین غفلت قلبی، به دلیل اینکه درونشان از توجه به بی‌نهایت بازمانده و به دنبال تمایلات افسارگسیخته رفته، عقلشان را برای ارضای تمایلات و خواهش‌ها به کار گرفته‌اند و دچار افراط، تفریط و کج‌روی شده‌اند. مبادا تو نیز چنین شوی. در خلوت خود، در نگاه خود، مراقب باش.

وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنا لِلظَّالِمِينَ ناراً أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها وَ إِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغاثُوا بِماءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرابُ وَ ساءَتْ مُرْتَفَقاً(کهف:۲۹)

وقتی این را دیدی، وقتی مسیر تا این اندازه روشن است، حالا این انسان است که اگر بخواهد، به سوی مسیر حق می‌رود. اما اگر نخواهد، آن را مقابله می‌کند، پایمال می‌سازد و می‌پوشاند تا خود را فریب دهد.

«فَمَنْ شاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْيَكْفُرْ»

و آن‌که به سمت راه غلط می‌رود، این حقایق روشن و واضح را دیگر نمی‌بیند.

✅معنای حقیقی آتش و آب

إِنَّا أَعْتَدْنا لِلظَّالِمِينَ ناراً أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها(کهف:۲۹)

یک آتشی هست که «احاطه»ی آن، معنای ظاهری دارد؛ اما اینجا نمی‌تواند فقط همان ظاهر باشد. آن «نار»ی که احاطه می‌شود، آتش بیرونی و ظاهری نیست؛ آن عذابی که ما در تصور اولیه می‌کنیم، یعنی آتشی برافروخته شود و انسان را در آن بیندازند، این احاطه‌ی حقیقی نیست.

مراد در اینجا احاطه‌ی وجودی است؛ یعنی آن آتشی که سرای وجود انسان است و در نفس او شعله‌ور می‌شود. این آتش از درون روشن می‌گردد.

وَ إِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغاثُوا بِماءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرابُ وَ ساءَتْ مُرْتَفَقاً(کهف:۲۹)

آن آبی که در این آیه گفته شده، آب سوزانی است که وقتی آنان دچار مشکلات می‌شوند و می‌خواهند راهی برای حلش بیابند، آنچه به دست می‌آورند، در حقیقت چیزی است که با همان شخصیت و هویتی که برای خود ساخته‌اند ـ با همان زنجیرهایی که بر ذهن، وجود و قلب خود بسته‌اند ـ بیشتر آنان را می‌گدازد، ناراحت‌تر و سخت‌تر می‌سازد.

این غیر از آن آبی است که از بیرون می‌آید و نابود می‌کند؛ چرا که اگر آن آب بیرونی مراد بود، دیگر چیزی باقی نمی‌ماند. بلکه این آبی است که در عین زنده‌بودن، چهره‌ی انسان را چون فلز گداخته می‌سوزاند. و این چیزی نیست جز همان نگاه‌ها و برداشت‌های غلطی که خود انسان ترسیم کرده است.

«بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا»

چه بد شرابی و چه بد جایگاهی! جایگاهی که از درون انسان و به‌وسیله‌ی عمل او روشن می‌شود. اما در مقابل، «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ»، آنان که چون حقیقت را دیدند، مقابله نکردند، عناد نورزیدند و در برابر آن نایستادند، به هیچ صورت پاداش، نتیجه و اثر کارشان از میان نمی‌رود؛ حتی اگر با نیتی درست، خطایی مرتکب شوند.

أُولئِكَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ (کهف:۳۱)

آنان جایگاهی نیکو دارند؛ جایگاهی که اگرچه در قالب «جنّت» و «درختان» بیان می‌شود، اما حقیقت آن چیزی فراتر است.

يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ(کهف:۳۱)

دستانشان با حقایقی زرین پوشانده می‌شود؛ حقایقی که همچون طلا ارزشمند است. و جامه‌ها و پوشش‌های وجودی و روحی آنان سبز، زیبا، نازک و ارزشمند است. جایگاهشان تکیه بر حقایقی است که روحشان را آرامش می‌دهد و پشتیبانشان را کامل می‌سازد. چه جایگاه نیکویی است!

وَ يَلْبَسُونَ ثِياباً خُضْراً مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُتَّكِئِينَ فِيها عَلَى الْأَرائِكِ نِعْمَ الثَّوابُ وَ حَسُنَتْ مُرْتَفَقاً(کهف:۳۱)

اما این حقیقت باز هم با مثال دیگری توضیح داده می‌شود:

✅مثالی از قرآن

رَجُلَيْنِ جَعَلْنا لِأَحَدِهِما جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنابٍ وَ حَفَفْناهُما بِنَخْلٍ وَ جَعَلْنا بَيْنَهُما زَرْعاً(کهف:۳۲)

برای یکی از آن دو، نعمت‌های دنیایی کامل شد: دو باغ انگور، در میان نخل‌هایی پوشیده و کشتزاری میانشان؛ یک دستگاه اقتصادی کامل که همه‌ی نیازهای او را برطرف می‌ساخت. این باغ پیوسته میوه‌ی فراوان می‌داد و آب در میانش جاری بود.

اما او به‌جای بهره‌بردن از این نعمت‌ها، دچار غرور و تبختر شد؛ به رفیقش فخر فروخت و گفت: «من مال بیشتری دارم و نفراتم از تو بیشتر است.»

رفیق او اما نگاهی بلندتر داشت؛ نه در نگاه این جهانی، بلکه در نگاه آن جهانی. او گفت: اگرچه در ظاهر این دنیا تو اکنون چیزی داری، اما این همه در برابر حقیقت یک لحظه بیش نیست. چه بسا لحظه‌ای بعد، من از تو فراتر شوم. نه من باید بر تو غرور بورزم و نه تو بر من. وقتی این نعمت‌های الهی را می‌بینی، بگو:

ما شاءَ اللَّـهُ لا قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّـهِ (کهف:۳۹)

یعنی همه چیز در این دستگاه بی‌نهایت قابل تغییر است. اکنون چنین مقدر شده که تو صاحب این باغ باشی، اما هر لحظه ممکن است تغییر کند؛ شاید عذابی از آسمان برسد یا آب زمین فرو رود.

اما او توجهی نکرد، و هنگامی که نتیجه‌ی تلخ اعمالش را دید، گفت:

يا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَداً(کهف:۴۲)

بااین‌حال، هنوز در همین جهان بود و راهی برای بازگشت داشت. انسانی که در این عالم نتیجه‌ی کار خود را می‌بیند، همچنان می‌تواند برگردد. اما اگر این موقعیت را از دست بدهد، به مراتبی می‌رسد که دیگر هیچ چیز در اختیارش نخواهد بود.

✅این جهان محیط امتحان است

هُنالِكَ الْوَلايَةُ لِلَّـهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَواباً وَ خَيْرٌ عُقْباً(کهف:۴۴)

این ولایت و قدرت بی‌نهایت بر تمام کائنات بر این جهان و جهان دیگر حاکم است، و چیزی ورای آن نیست.در این جهان، میدانی برای انسان فراهم شده تا قوس صعودی خود را طی کند و به مرتبه‌ای برسد. این جهان، محیط امتحان است؛ محیطی برای آزمون.

وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيماً تَذْرُوهُ الرِّياحُ (کهف:۴۵)

زندگی دنیا همچون بارانی است که از آسمان می‌بارد، سبزه‌زاری زیبا می‌رویاند، اما پس از دو روز، سرمای پاییز و زمستان آن را از میان می‌برد. این جهان چنین است.

✅مال و فرزند

الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا(کهف:۴۶)

مال و فرزندان زینت زندگی دنیا هستند. در آن‌ها نقصی نیست، اشکالی نیست که به آن‌ها توجه شود، اما این‌ها همان «نبات الارض»اند که به‌زودی از بین می‌روند و چیزی باقی نمی‌ماند. انسان نباید گرفتارشان شود. وقتی هست، باید شکرش را به‌جا آورد و بگوید: «ما شاء الله لا قوّة إلّا بالله».

اما اگر نیت انسان کاملاً به آن‌ها گره بخورد و حقیقت وجودی خود را فراموش کند، همین امر به نقص و خطا می‌انجامد.

✅باقیات و صالحات

وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ أَمَلاً(کهف:۴۶)

آنچه باقی است، به بی‌نهایت متصل می‌شود؛ همان وجود انسانی که از این گردونه‌ی جهانی نجات پیدا می‌کند. در برابر آن، مال، فرزند و همه‌ی زینت‌های دنیایی بود و نبودش تفاوتی ندارد. اصل، وجود انسان است که باید به آن پرداخته شود. این همان «باقیات صالحات» است؛ حقیقتی که پایدار می‌ماند و نزد خداوند، در پیشگاه بی‌نهایت محفوظ است.
و اگر کسی خلاف این راه رود، جز پشیمانی بهره‌ای نخواهد داشت:

فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید
شرمنده رهرویی که عمل بر مجاز کرد


فایل ها :


زندگی و تفکّر در متن قدسی

زندگی و تفکر در متن قدسی برنامه قرآنی جدیدی است که تا حدی با برنامه های قبلی قرآنی متفاوت است و علاوه بر استماع و مخاطبه با قرآن برای طول هفته هم برنامه‌ای را ارائه داده و در جلسه هم علاوه بر اشتراک تجربیات، نوعی تبیین شفاهی هم خواهد بود. برنامه جدید مواجهه با دنیای قرآنی اگرچه ادامه برنامه‌های قبلی است، اما مرتبه کامل‌تر آن بوده و از جهاتی با برنامه‌های قبلی متفاوت است: ۱. طبق روال قبلی برنامه انلاین آن با پخش آیاتی از قرآن مجید آغاز شده و حاضرین با مخاطبه و تکلیم با متن به توجه به نفس می‌پردازند. برای مواجهه با متن قدسی در این استماع مستقیم نیاز به دستور العمل خاصی نیست و دوستانی که تجربه‌های قبلی را دارند بهتر است خود را آزاد گذاشته و در عین غفلت نکردن از خود مسیر روحی را به هر سمتی که حرکت کرد مشاهده نموده و بعد تجربه خود را کتابت نمایند. ۲. طبق روال قبلی، نگارش تجربه‌ها اهمیت بسزایی دارد و نباید از آن غفلت کرد و نباید به هیچ بهانه‌ای آن را ترک نمود مگر موارد خاص که این موارد هم بهتر است با مشورت مورد بررسی قرار گیرد. ۳. افرادی که تجربه‌های قبلی مخاطبه و تکلیم را ندارند بهتر است به موازات این برنامه دستور العمل‌های قبلی را مطالعه نموده ومواردی از جلسات قبلی را تجربه نموده و گزارشی از این تجربه را ارائه داده و احیانا ابهامات و اشکالات خود را برطرف نمایند. ۴. در جلسه ارائه شفاهی صورت خواهد گرفت ولی سوال مکتوب یا شفاهی طرح نخواهد شد. سوالات اعضا می‌تواند در گروه مسائل طرح شده و پس از تجمیع مورد بررسی قرار گفته و موارد لازم در جلسه آنلاین -در انتهای آن- مورد گفتگو قرار گیرد. ۵. تفاوت عمده این دوره از برنامه قرآنی در کاری است که باید در طول هفته صورت گیرد. هر هفته مقدار مشخصی از متن قرانی اعلام شده و پس از استماع و مخاطبه آنلاین لازم است که دوستان در طول هفته در زندگی فکری و عملی خود آن را در نظر داشته و در این تعامل و مواجهه مستقیم با اندیشه و عمل فرد، گوئی "دیالوگ و مذاکره مرتبی بین انسان و متن آیات مربوطه و برداشت‌های روحی انسان" صورت می‌گیرد و نتایج و ثمراتی داشته که این ثمرات ممکن است به صورت سوال در مسائل مطرح شده و یا به صورت تجربه مکتوب در جلسه بعدی گزارش شود. ۶. همراه متن اعلام شده لینک تفسیر و ترجمه وشرح متن مشخص شده نیز برای مراجعه اعلام می‌شود. افراد می‌توانند به این شرح و تفسیر مراجعه نمایند اما نباید گرفتار پژوهش و شرح و تفسیر ذهنی و گرایش‌هایی مانند آن بشوند و سوالات نیز باید ثمره تعامل زیستی انسان با متن باشد نه "سوالات ذهنی قرآن‌پژوهانه". ۷. متن‌ها به ترتیب است و از اول سوره ابراهیم شروع شده و همینطور به ترتیب ادامه پیدا می‌کند.


بحث :


آخرین جلسات برگزار شده ؟
28 - چه‌گونه قرآن بخوانیم؟ (ارائهٔ تجربیات و سؤالات)
1404-08-17
رسالهٔ عملیّه (۶)
27 - مقدّمات و مختصّات «توجّه به نفس»
1404-08-10
رسالهٔ عملیّه (۶)
26 - نکتهٔ محوری انکار (کارگاه)
1404-08-03
رسالهٔ عملیّه (۶)
18 - باب ۲ - فصل ۶ (تقیّه)
1404-08-28
بر آستان خِرَد (۲)
کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب این سایت تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر است.
با ما در شبکه های اجتماعی