جستجو
ورود کاربران
5 - رمضان ۱۴۰۲ . جلسه پنجم
تضرع
محمدحسین‌قدوسی - تضرع
مخاطبه ٥ رمضان
فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَٰكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ.
تضرع يعنى توجه و اذعان انسان و درخواستش براى حقايقى كه در اين محدوده ى بسته ى زندگى روزمره نيست؛ وقتى دور زندگى روزمره، از ظرف انسان محدود تر ميشود و انسان به سختى و ناراحتى مى افتد. تضرع يعنى وراى اين چرخ تنگ و تاريك و سخت و ناراحت كننده ى روزمره، حقيقتى وجود دارد كه چيزى بيرون از انسان و وراى حقيقت نامتناهى اش نيست، بلكه ظرف انسان است كه فراتر رفته. در دور روزمره ترس و ناراحتى و اضطراب و سختى و حيرت و سراء و ضراء براى انسان پيش مى آيد و انسان را به تسليم شدن مى خواند، اين حكايت از ظرف نامتناهى انسان است؛ بلند كردن پرچم انسانيت در مقابل اين محدوديت است. همه ى اين بن بست ها و سختى و اضطرابها اگر به درستى و با نگاهى حقيقى ايجاد شده باشد، نه تنها چيز بدى نيست بلكه نشان از نامتناهيگرى فضاى انسان است و اين كه انسان تسليم اين فضاى محدود نشده و دچار قساوت نشده است. كسانيكه دچار قساوت شدند، (زين لهم الشيطان اعمالهم) شيطان زندگى روزمره شان را چنان برايشان زيبا جلوه داده و زينت كرده است كه ظرفشان را محدود كردند و اين زندان را نهايت وجودشان دانسته اند. هنگاميكه اين قساوت حاصل مى شود، ديگر ترس و اضطراب و تضرعى براى انسان نمى ماند.
تضرع، بهترين حالتى است كه وقتى فرد در اين محدوديت قرار مى گيرد، حقيقت فراتر ظرف وجوديش را مى بيند. ترس علامت اين است كه انسان به اين روزمره خو نكرده است، اضطراب يعنى شنيدن رائحه و شمه اى از ظرف برتر، تضرع يعنى كامل شدن اين توجه، و حيرت يعنى اين رودِ وجود انسان كه هرگز به محدوديت خو نمى كند به جريان مى افتد.
چيزهايى كه انسان را به بن بست مى رساند براى انسان واهمه اى ندارد، مگر واهمه ى حقيقى كه كمك به انسان است؛ براى جارى شدن و بزرگ شدن ظرفش. ناراحتى ها و مشكلاتى كه براى انسان واقع ميشود ناشى از گرفتارى انسان در اين محدوده كوچك است. ترس اگر حقيقى باشد براى زمانى است كه به اين دور عادت نكرده است و نترسيدن هميشه علامت خوبى نيست؛ در مقابل تضرع، ترس، اضطراب و راضى نشدن مرحله انتقالى انسان است.
اين حقيقتى است كه در زندگى روزمره باهاش سر و كار داريم و نبايد ازش ناراحت باشيم، بلكه بايد بسمتش پيش رويم تا به حيرت برسيم و حيرت ما را به فناى در وجود نامتناهى خودمان برساند؛ به محو شدن در نامتناهيگرى كه در وجود ما نهفته ست و به بازگشت به خويشتن منجر مى شود.
بازگشت به خويشتن زمانى رخ ميدهد كه انسان به اين دور روزمره عادت نكند و از آن اضطرابهايى كه كندن از زندگى روزمره براش ايجاد مى كند فرار نكند؛ بلكه بسمتش هجوم آورد و داوطلب مشكلات باشد.


فایل ها :


مخاطبه با قرآن (رمضان ۱۴۰۲ شمسی)

مخاطبه با قرآن


بحث :


آخرین جلسات برگزار شده ؟
95 - آزمودن دستورالعمل‌های دیالوگ
1402-12-15
حکمت نامتناهی
94 - «من» و «حکمت نامتناهی»
1402-12-01
حکمت نامتناهی
93 - نکاتی دربارهٔ مسیر «حکمت نامتناهی»
1402-11-24
حکمت نامتناهی
1 - نقطهٔ شروع
1403-02-15
رسالهٔ عملیّه (۵)
کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب این سایت تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر است.
با ما در شبکه های اجتماعی