جستجو
ورود کاربران
10 - مشاهدهٔ میدان انتخاب
انتخاب
انتخاب
۱- درک اینکه ما آزاد و مختار هستیم و سرنوشت خود را انتخاب کرده و سرشت و هویت خود را تعیین می‌کنیم اثری کلیدی بر سیر روحی و ظاهری انسان دارد و بدون درک و توجه به این قدرت، بسیاری از موقعیت های بنیادین انسان از دست رفته و سیر مادی و معنوی انسان به محاق می‌رود.

۲- افرادی که به امور ماورایی توجه بیشتری می‌کنند بیشتر در معرض این آسیب هستند که عامل تعیین سرنوشت را از خود به امری خارج از آن منتقل کرده و مسئولیت خود را انکار نمایند. تفاوتی بین اعتقادات انسان در این امر نیست و هر فردی با هر اعتقادی می تواند امر ماورائی برای انداختن بار مسئولیت بسازد. در این میان آموزش‌های نادرست دینی و رونق بازار اسوه‌سازی و اسوه‌پردازی و تبلیغ بی‌رویه زندگی‌نامه بزرگانی از علم و دین و معنویت هر چه بیشتر این آسیب را گسترده و عمیق و فراگیر نموده است.

۳- برای رها شدن از تفکرات غلط در این رابطه و درک و مشاهده آزادی و اختیار انسان و تسلیم به مسئولیت خود نیازمند مقدمات عملی و نظری هستیم که بسیار ضروری و ریشه‌ای است و در اکثریت قریب به اتفاق نسل حاضر در کشورمان بدون یک اقدام ریشه‌ای نمی‌توانند تغییر جدی در زندگی روحی یا روزمره خود ایجاد نمایند.

۴- موانع متعدد و متفاوتی بر سر راه انسان برای درک این آزادی و اختیار وجود دارد که بدون کنار زدن آن امکان رسیدن به این هدف وجود ندارد. گاهی این موانع از طریق بحث‌های نظری قابل برطرف کردن است و در مواقعی بدون یک برنامه عملی و تسلط بر زندگی روزمره نمی‌توان به نتیجه‌ای رسید. چنانچه بعضی موانع ناشی از نگاه های بنیادین بوده و بعضی دیگر برآمده از مسائل روانی و خصلتی سطحی تر و ابتدایی‌تر می‌باشد.

۵- درک و مشاهده میدان انتخاب همراه با برنامه و سیر روحی و عملی انسان باید صورت گیرد و نباید این دو را امری جدا در نظر گرفت. در اکثر موارد همه این‌ها از میل انسان به تغییر زندگی آغاز می‌شود و سپس مستلزم بازبینی عملی و نظری است. در این مرحله است که تردید‌های سطحی و عمیق انسان نسبت به توانایی انتخاب سرنوشت آغاز می‌شود.

۷- قدرت تمییز و جداکردن امور از یکدیگر مهارت مهمی است که بدون آن سیر در این امر امکان ندارد. رسیدن انسان به میدان آزاد انتخاب انبوهی از افعال وافکار و مسائل گوناگون و کاملا متفاوت را دربردارد که هرکدام وضعیت و حکمی جدا دارند و مخلوط کردن آنها قطعا باعث شکست انسان در مسیر می‌شود. تمییز بین مسائل عملی و نظری، تمییز بین مراتب گوناگون انتخاب از انتخاب اولیه انسان تا انتخاب‌های بنیادین و سپس مراتب دیگری از انتخاب که یکی پس از دیگر هنگام حضور انسان در این جهان انجام می‌شود، تمییز بین انتخاب‌های خودآگاه و آشکار انسان و انتخاب‌های قبلی که هم اکنون به صورت خصلت‌های ناخوداگاه بیشترین اثر را در سرنوشت فعلی انسان دارند، انتخاب‌های آیینه‌ای که در ظاهر عاملی بیرونی است اما درواقع انعکاسی از رفتار و انتخاب‌های قبلی انسان است، تاثیرات ظاهری و باطنی افعال انسان در جهان خارج که کاملا متضاد و گول‌زننده است، نتایج کوتاه مدت و درازمدت انتخاب‌های انسان که عموما متفاوت است و بسیاری از مسائل ضروری دیگر که باید از هم جدا شود.

۸- در عین حال گرایش انسان پیوسته به تحلیل‌ها و بررسی‌های سطحی‌تر است. عوامل و مطالب عمیق و پیچیده‌ای که تکلیف انسان را به سهولت و سرعت تعیین نمی‌کند همیشه مورد بی‌مهری قرار می‌گرفته و اکنون که دوران سرعت و فوریت است به طریق اولی کنار گذاشته می‌شود. این در حالی است که ذات این بحث عمیق و پیچیده است و بدون غور و تامل نمی‌توان به نتایج ارزشمندی رسید. این گرایش زمانی خطرناک‌تر می شود که انسان با درک مراتبی از نظریات "انتخاب"، آن را در نگاه‌های سطحی و بدون عمق به کار گیرد و دچار انحراف فکری و عملی شدیدی شود.

۹- سیر عملی و نظری انسان از بازبینی آغاز شده و پس از اولین جرقه‌های ابهام نظری و حل شدن اجمالی آن، امکان تنظیم برنامه عملی فراهم می‌شود. برنامه عملی را باید همچون کارگاهی برای تست دریافت‌ها در نظر گرفت و با به کار آوردن محک عمل و میدان زندگی می‌توان به بنیادهای نظری و عملی قوی‌تری رسید و تا آنجا که ظرفیت انسان کشش دارد می توان نگاه را عمیق و عمیق‌تر نمود. در هنگامه این سیر و در نهایت آن، دو خط موازی عمل و نظر را هرگز نباید تعطیل نمود.‌

۱۰- قبل از هر چیز برای شروع سیر باید پاره‌ای از وقت و بخشی از ذهن و روح را برای آن آماده نمود. کسی که گرفتاری زندگی روزمره، درگیری‌های بیرونی، ارتباطات فراوان و حب و بغض‌ها چنان مشغولیتی برایش ایجاد نموده که وقتی برای خود و ذهن و نیرویی برای اندیشیدن و تأمل ندارد، هرگز نمی‌تواند وارد این مسیر شود. آنچه در زمان و وقت توجه و محاسبه برای خود مهم است کیفیت و میزان توجه و تمرکز آن است و نه زمان و کمیت آن. برنامه‌های روحی هرگز منافاتی با زندگی روزمره انسان ندارد و آنچه که مهم و حیاتی است قرار دادن و اختصاص پاره‌ای از وقت روزانه همراه با تمرکز کافی برای این امر است و در نهایت رعایت ارکان پنجگانه سیر روحی مبتنی بر توجه به نفس.

۱۱- تردید و بازبینی و حتی زمین خوردن و شکست همیشه بخشی از مسیر است و هرگز نباید از آن واهمه داشت. در اکثر موارد امکان ندارد انسان در سیر خود گرفتار این مشکلات نشود و نباید آن را دلیل بر نقص سیر روحی خود بگیرد. تنها مساله‌ای که باید رعایت کرد اینکه تمام این‌ها باید تبدیل به حرکت‌های بعدی و بلند شدن و ایستادن شود. مشکلات و تردید و شکست باید تبدیل به عمل و اقدام بیشتر و کامل‌تر شده و نباید باعث توقف و یاس و زمین‌گیر شدن گردد.

۱۲- ارکان پنجگانه سیر روحی باید در یک دوره تا رسیدن به اولین نتایج ادامه پیدا کند و نباید دچار انقطاع شود. تفاوت انقطاعی که در اینجا ممنوع می‌شود با انقطاع و زمین خوردنی که در بند ۱۱ بخشی از طبیعت مسیر اعلام شد در ارادی و غیرارادی بودن آن است. زمین خوردن در میانه سیر روحی طبیعی است و نمی‌توان از آن جلوگیری کرد و هیچ نگرانی از آن نباید داشت. اما هرگز نباید این را بهانه‌ای گرفت بر قطع ارادی و بی‌نظمی گرفت که فرد با اختیار خود ایجاد می‌کند. دومی ممنوع بلکه بدترین آفت است و اولی طبیعی و ضروری است و هیچ نگرانی ندارد.

۱۳- برداشتن اولین گام جدی و رسیدن به اولین نتایج مشهود ممکن است در بعضی اشخاص تا دو سال طول بکشد. اما این غیر از دوره مقدماتی است که در ابتدا و قبل از ورود به سیر برای افراد لازم است تا مفهومی از سیر را متوجه شده و کمترین تصور از آن را پیدا کنند. این دوره مقدماتی ممکن است برای بعضی سریع و برای بعضی با تاخیر انجام شود.

۱۴- رکن پنجم که "مشارکت و رفاقت در مسیر و مشاوره در مسائل آن" است باید بدون ضعف و با قدرت انجام شود. در ابتدای سیر چه بسا افراد دچار موانع بسیاری در این مشارکت و رفاقت شوند و مجبور به برنامه‌ریزی برای آن باشند. ضعف در مذاکره روحی با فرد یا جمع خاص خسارت جدی به سیر انسان می‌زند. اما در ادامه مسیر و بعد از رسیدن به نتایجی ناقص چه بسا افراد دچار حالت معکوس شده و در مقابل حالات جدیدخود -که در ضدیت با ملکات و خصلت‌ها و باورهای دیرین است- دچار ضعف و ترس و تردید شود و این ضعف و عقب‌نشینی را با تهاجم بیشتر به همفکران و تسلیم نشدن به اندیشه‌هایی که برای او غیر مانوس است جبران می‌کند.

۱۵- برای رسیدن به نتایج ارزشمند لازم است که انسان در بین عمل و نظر در رفت و آمد باشد و آنچه که به صورت نظری به دست می‌آورد در مقام عمل به بوته آزمایش بگذارد و از طریق آزمودن به سوالات و ابهامات جدید رسیده و آن را ابزاری برای نظرورزی و مذاکره بیشتر بنماید و این تقابل ادامه پیدا نموده تا به یک ساختار نظری و عملی کامل‌تر برسد و البته تمام این‌ها پس از به نتیجه رسیدن، تنها یک گام محسوب می‌شود و نباید انتظار بیشر از یک گام از آن داشت.

۱۶- "سیر عمودی انسان به عمق روح و وجود خویش" و "بازگشت دوباره به زندگی روزمره" هدف اصلی از مجموعه دستورالعمل‌های این متن است. ابتدایی‌ترین نتایج انسان از طریق "درک ناقص میدان انتخاب" آغاز می‌شود. اینکه انسان به صورت مجمل در می‌یابد که میدان وسیعی برای عمل و اقدام روبروی اوست. پس از این درک است که سوال از "هویت انسان و کار او" -به معنی رسالت و سیر اصلی که با هویت و انتخاب بنیادین او سازگار است- برایش مطرح می‌شود و به دنبال آن "سوال عمیق‌تر" از "هویت‌ها و انتخاب‌های بنیادین" مطرح می‌شود و پس از سیر عمقی در این مباحث می‌تواند دوباره به "میدان انتخاب" باز گردد و این بار آن را اساسی‌تر و کامل‌تر دریابد و از این طریق بتواند به عمل و "برنامه عملی مقتدرانه‌تری" در "زندگی روزمره و باورها و جهان خود" دست یابد.

* چند عامل می تواند اثر و کمکی کلیدی در این مسیر عمقی باشد، مانند موارد ذیل:

۱۷- اول؛ تکنیک‌های توقفی؛ به معنی اینکه در دوراهی‌ها و نقاط حساس و نقطه عطف‌هایی که انسان می‌تواند عمیق شده، موشکافی کند از عجله خودداری کرده و قوای روحی و زندگی فکری خود را در همان نقطه برای تامل و تدبر بیشتر متوقف کند.

۱۸- دوم؛ توجه به اینکه ما پیوسته با فریب نفس روبرو هستیم و برای افعال و افکار خود حامل‌های منطقی پیدا می‌کنیم. بنابر این بهتر است که در مقابل توجیهاتی که حق را برای ما می‌سازد و تقصیر را از گردن ما برمی‌دارد حرکت معکوس نموده و با دور زدن خود به عمق افعال و باورهای خود رجوعی دوباره داشته باشیم. "پیدا کردن نمونه‌های مشابه" و "رجوع داوطلبانه به دلایل منطقی" که می‌تواند توجیه ما را باطل کند گاهی بهترین نتایج را دارد.

۱۹- سوم؛ توجه به اینکه در حرکت ها و تحلیل های که ما با عمق وجود و باور سر و کار داریم عموما میل انسان به راحت کردن خود از طریق نمونه‌های مشابه سطحی است. وقتی که با هویت، انتخاب بنیادین، کار، و مواردی از این قبیل سر و کار داریم نباید به مصادیق سطحی اکتفا نموده و از عمق این مفاهیم باز بمانیم.

۲۰- چهارم؛ روشن بودن مسیر، خط سیر، هدف و ملاک‌ها مهم است و نقشی کلیدی در ارزیابی و نظم فکری انسان و رسیدن به نتایج ملموس دارد. در اکثر مواردی که پیچیدگی عملی در زندگی روحی و روزمره فرد وجود دارد، این نظم و مهندسی مفقود است و جُنگی از اهداف و ملغمه‌ای از شناخت‌ها با هم می‌آمیزد و بستری برای فعلیت یافتن میل به بی‌تقصیری و چاره نداشتن فراهم می‌شود. بازگشت از همه این‌ها -بند ۱۸- و ارزیابی دو مرتبه و طراحی درست برنامه عملی و نظری و ملاک‌های آزمودن و نتیجه‌گیری و مانند این‌ها می‌تواند در این موارد نجات‌بخش فرد باشد.


فایل ها :


رسالۀ عملیّه (۴)

دورۀ چهارم رسالۀ عملیّه


بحث :

1 - 1402-12-14 گفت‌وگو مشاهده فایل ها :

آخرین جلسات برگزار شده ؟
95 - آزمودن دستورالعمل‌های دیالوگ
1402-12-15
حکمت نامتناهی
94 - «من» و «حکمت نامتناهی»
1402-12-01
حکمت نامتناهی
93 - نکاتی دربارهٔ مسیر «حکمت نامتناهی»
1402-11-24
حکمت نامتناهی
1 - نقطهٔ شروع
1403-02-15
رسالهٔ عملیّه (۵)
کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب این سایت تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر است.
با ما در شبکه های اجتماعی